عنوان پایان‌نامه

بررسی رابطه توانمندی سازی مدیران و کارکنان و یادگیری سازمانی در حوزه ستادی دانشگاه تهران



    دانشجو در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی رابطه توانمندی سازی مدیران و کارکنان و یادگیری سازمانی در حوزه ستادی دانشگاه تهران" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مدیریت آموزشی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی شماره ثبت: 1561ع;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 46470
    تاریخ دفاع
    ۲۴ مهر ۱۳۸۹

    این پژوهش به منظور مطالعه رابطه توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی درحوزه ستادی دانشگاه تهران انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان حوزه ستادی دانشگاه تهران و جهت تعیین حجم نمونه از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب استفاده شده است. حجم جامعه مذکور 974 نفر بود که از بین آنها 130 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند. جهت جمع‌آوری داده‌های مربوط به توانمندسازی کارکنان از پرسشنامه تغییر یافته اسپریتزر و برای جمع‌آوری داده‌های مربوط به یادگیری سازمانی کارکنان از پرسشنامه تغییر یافته نیف استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها، آمار توصیفی و استنباطی(همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون و آزمون تی) می باشد، به گونه ای که جهت بررسی ارتباط بین دو مولفه پژوهش از آزمون پیرسون و برای تعیین مولفه برتر و موثرتر از بین مولفه های توانمندسازی کارکنان، تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفته است. همچنین جهت مقایسه وضعیت دو متغیر اصلی تحقیق در بین کارکنان زن و مرد و کارشناسان و مدیران از آزمون تی گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در این پژوهش، ضریب همبستگی بین توانمندسازی کارکنان و یادگیری سازمانی معنادار می باشد. همچنین بررسی ارتباط بین مولفه‌های توانمندسازی کارکنان، احساس معنادار بودن شغل، احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس موثر بودن و احساس مشارکت با دیگران با یادگیری سازمانی نشان از رابطه مثبت و معنادار بین آنها داشت.همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که ابعاد مولفه های توانمند سازی و یادگیری سازمانی در دانشگاه تهران در وضعیت نسبتا مطلوبی قرار دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مولفه‌های توانمندسازی کارکنان متغیرهای احساس مشارکت با دیگران و احساس شایستگی در شغل به عنوان متغیرهای پیش بین، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح تغییرات یادگیری سازمانی (متغیر ملاک)، را بدست آورده‌اند. در مدل اول که مولفه احساس مشارکت با دیگران وارد معادله شد، مقدار ضریب همبستگی برابر 65/0 بدست آمد. بدین معنی که مولفه احساس مشارکت با دیگران 42/0 از واریانس یادگیری سازمانی را تبیین می کند. در مدل دوم با اضافه شدن مولفه احساس شایستگی در شغل به معادله، میزان ضریب همبستگی به 67/0 افزایش یافت، یعنی
    Abstract
    The aim of this study was to investigate the relationship between the empowerment of managers and employees with organizational learning in the staff area of University of Tehran. Research methodology is descriptive and based on correlation. Statistical population of this research includes all employees of the staff area of University of Tehran. The population size was 974, which 130 employees were chosen by proportional stratified sampling method. We used the Spreitzer's empowerment questioner and nefee's organizational learning questioner for collecting data. The data analysis method in this study was descriptive analysis and inferential analysis (Pearson’s correlation, Regression’s coefficient, Student's T-test). For surveying the relationship between research components we used Pearson’s test, and for determining the best and most efficient empowerment components in research we used stepwise Regression analysis. We also used independent sample T-test for comparing two basic research variables between male and female employees, experts and managers. The result of this research showed that the correlation’s coefficient between employers’ empowerment and organizational learning is significant. also, Results suggest that the relation between empowerment components of employers sense of meaningfulness at work, sense of competence, sense of autonomy, sense of impact and sense of incorporation with others organizational learning is positive and significant. Also results showed dimension of employer’s empowerment and organizational learning components in university of Tehran are desirable. The result from regression analysis showed that, for the explanation of the changes of organizational learning (criterion Variable), the variables of the sense of incorporation with others and the sense of competence from among employer’s empowerment components can enter the final regression’s equation as predictor variables. In the first model, the component of the sense