عنوان پایاننامه
شیوه های داستان نویسی و شخصیت پردازی در نویسندگان زن (زویا پیرزاد.فریبا وفی.سپیده شاملو.ناهید طبلطبایی.و مرجان شیرمحمدی)
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47987;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 903298
- تاریخ دفاع
- ۰۹ آذر ۱۳۸۹
- دانشجو
- مریم دقیق احمدی
- استاد راهنما
- حمیرا زمردی
- چکیده
- پس از انقلاب اسلامی حضور زنان در اجتماع، هم از نظر کمی افزایش چشمگیری داشته است و هم از لحاظ کیفی، آثاری در خور توجهی ارائه کرده اند. در این میان داستان نویسی بیش از دیگر عرصه ها حضور زنان کارا و هنرمند را شاهد بوده است. این نویسندگان زن، در کتاب های خود به بیان و ریشه یابی مسائل و مشکلات زنان می پردازند. نقش زن در این آثار برجسته تر و تاثیر گذارتر از مردان ارائه شده و خانواده مهم ترین مکان و محل اصلی دغدغه ها و مسائل زنان است. آنان به دنبال هویت خود می گردند و خواستار شناخت دوباره روابط و جایگاه ها هستند. در میانه ای مانده اند که نه می توانند با والدین خود ارتباط صحیح برقرار کنند و نه با همسر و فرزندانشان. جدال اصلی ایشان با خود است و نه با دیگران. بنابر این کشمکش داستان ها نیز اخلاقی و عاطفی است. فضای داستان ها غمناک و لحن آثار تلخ و مایوس است. شرایط زندگی گویی برای این نویسندگان - فارغ از شرایط متفاوت اقتصادی و فرهنگی- شبیه به هم است، و داستان های ایشان موضوعات و دغدغه هایی مانند هم دارند. این رساله، عناصر داستان را در هر یک از آثار پنج تن از نویسندگان زن دهه اخیر : زویا پیرزاد، فریبا وفی، سپیده شاملو، ناهید طباطبایی و مرجان شیر محمدی تحلیل می کند و شیوه های داستان پردازی اعم از: شیوه روایت، زاویه دید، مکتب ادبی، لحن، فضا و رنگ ، صحنه پردازی، زبان و شخصیت های داستانی و انواع شخصیت سازی را در این داستان ها مورد بررسی قرار می دهد تا به کیفیت آنها پی برده و شباهت هایشان را نشان بدهد. کلمات کلیدی: ادبیات داستانی، عناصر داستان، رمان، داستان کوتاه، نویسنده زن، مکتب واقع گرایی ،زاویه دید، شخصیت پردازی.
- Abstract
- Iran's society has seen increasing presence of women since the Islamic revolution. Comparing to other fields, female novelists play greater role in modern Persian art. These writers express woman's issues including her problems and concerns. Women have usually taken more dominant characters than men. Home is the main place and family, the most important subject. Female characters struggle with themselves as much as others. They can't communicate nor with their parents nor with their husband and children. They want to find a new independent identity.it seems that they are – regardless of differentconditions- in the same situation. Conflicts are mostly moral and emotional. Tone is always sad and bitter. This essay, has studied elements of fiction (characterization, narratation, point of view, plot, theme etc.) in five after-revolution female writers: zoya pirzad, fariba vafi, sepideh shamlou, nahid tabatabaie and marjan shir mohammadi and show their similarities and differences. Key words: fiction, elements of fiction, novel, woman writer, realism, point of view, characterization