عنوان پایاننامه
بررسی وتحلیل مواد فرهنگی دوران هخامنشی درغرب آسیای مرکزی
- رشته تحصیلی
- باستان شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 09-=76;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47138
- تاریخ دفاع
- ۱۶ شهریور ۱۳۸۹
- دانشجو
- علی بهادری
- چکیده
- براساس حفاریها و بررسیهای باستان¬شناختی، سه مرحله¬ی اصلی شهرنشینی در منطقه¬ی غرب آسیای مرکزی شناسایی و مستند شده است. نخستین مرحله در هزاره¬ی سوم پ.م آغاز شد که مهمترین مراکز آن، نمازگا تپه و آلتین تپه می¬باشند. مرحله¬ی دوم شهرنشینی مصادف است با نیمه¬ی هزاره¬ی اول پ.م و آغاز حاکمیت پارسیان هخامنشی بر این منطقه. بنا به گواهی¬های تاریخی، کوروش بزرگ پس از تسخیر سارد به سرزمین¬های شرق ایران روی آورد و آنها را یکی پس از دیگری به اطاعت خود درآورد. فهرست ایالتی کتیبه¬ی بیستون داریوش اول نشان می¬دهد منطقه¬ی غرب آسیای مرکزی که در قالب سه ساتراپی باختر، سغد و خوارزم در رساله¬ی حاضر مورد مطالعه قرار گرفته¬اند، از همان بدو تأسیس امپراتوری در آن ادغام شده بودند. دو دیدگاه غالب در مورد تفسیر داده¬های باستان¬شناختی مربوط به سرزمین¬های تابعه¬ی امپراتوری هخامنشی در میان محققان رواج دارد؛ گروهی به استقلال (حداقل در یک سطح فرهنگی) سرزمین¬های تابعه¬ی امپراتوری پارس اعتقاد داشته و نظارت پارسی را فقط در حد اخذ خراج و سرباز توصیف می¬کنند. در مقابل، گروه دیگر پیشرفت این سرزمین¬ها در کلیه¬ی شئونات را نتیجه¬ی انضمام آنها در نظام امپراتوری و مدیریت پارسیان می¬دانند. شواهد باستان¬شناختی در بخشهای مختلف سه ساتراپی مذکور بیانگر استمرار سنتهای محلی در اغلب سطوح زندگی مردمان آن است اما در عین حال، کنترل هخامنشی بر این مناطق همیشه برقرار بوده و همین امر، سرعت رشد و پیشرفت مراکز شهری را ارتقاء داده است. بیشترین مدارک از خوارزم واقع در دلتای آمودریا به دست آمده است. در اینجا پارسیان با طراحی و ساخت شبکه¬های عظیم آبیاری، سطح زندگی شهری را بالا برده و زمینه¬های ظهور مراکز مهمی همچون کیوزلی¬گیر، کلالی¬گیر و واحه¬ی تاشکیرمان را فراهم آوردند. کشف مدارکی همچون سرستون¬ها و ریتون¬های سلطنتی در خوارزم نشان دهنده¬ی نفوذ هنری پارسیان بر این ناحیه است. در باختر، استقرارهای دوران هخامنشی در مقایسه با دوران قبل دو برابر شده و مهمتر آنکه مراکز پیشین به حیات خود ادامه داده و بر اهمیت آنها نیز افزوده شد. در سغد، مدارک نسبتاً کم است و نظریه¬ی استقلال فرهنگی در اینجا ظاهراً نمود بیشتری دارد
- Abstract
- Archaeological explorations have revealed that three basic stages in urban development exist in western Central Asia. The first stage began in the third millennia B. C., with Namazga-depe and Altyn-depe as most significant. The region saw its second stage of urbanism in mid-first millennia B. C., when it incorporated in the Achaemenid Persian empire. According to historical data, after conquest of Sardis, Cyrus the Great moved towards eastern Iran and subjected the region. Provincial list of Bisotun inscription shows that western Central Asia i. e., Bactria, Sogdiana and Chorasmia which has been subject to much discussion in the present thesis, incorporated to the Empire from the beginning. Most scholars including archaeologists and historians, tend to interpret archaeological data excavated from peripheral regions of Achaemenid empire whether as cultural autonomy of subject area or rather, strong impact of the Persian empire upon the subject lands. Material culture from three above mentioned satrapy present duration of local traditions but Achaemenid control was stable and this is a factor with which urbanism flourish in these regions. Most significant archaeological finds excavated from Chorasmia situated in the Amu Darya delta. Designing and constructing massive irrigation canals, Persians made it possible to emerge important urban centre in this region like Kiuzeli-gir, Kalali-gir and Tashkirman oasis. Persians artistic impact in Chorasmia is demonstrated by discovering capital columns similar to Persepolis ones and royal rhytons. In Bactria, previous urban centre continue during Achaemenid period and large settlement increase as well. In contrary, archaeological remains in Sogdiana is less and perhaps cultural autonomy approach is further reflected here.