عنوان پایان‌نامه

رابطه آگاهی و عمل سیاسی در اندیشه سیاسی گئورگ لوکاچ



    دانشجو در تاریخ ۰۳ مهر ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "رابطه آگاهی و عمل سیاسی در اندیشه سیاسی گئورگ لوکاچ" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2684;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47140
    تاریخ دفاع
    ۰۳ مهر ۱۳۸۹
    دانشجو
    مهدی رحمانی
    استاد راهنما
    احمد خالقی دامغانی

    مقصود اصلی این پژوهش برقرار کردن پیوند میان سوژه و حقیقت در هستی اجتماعی است. به عبارتی دیگر ما با پیش فرض گرفتن وجه سوبژکتیو کنش گر اجتماعی در صدد ایجاد پیوند میان این جنبه از کنش گر با نظام حقیقتی است که در هستی اجتماعی می بایست تحقق یابد. تحقیق زیر ماحصل پرداخت به چنین پیوندی در اندیشه سیاسی گئورگ لوکاچ است. لوکاچ در جوانی کاملاً تحت تأثیر سنت کانت و نوکانتی ها بود و شکاف کانتی میان جهان واقعیت و جهان ارزش یا «باید»ها را پذیرفته بود. اما برخلاف این مکتب، او اعتقاد داشت این شکاف امری است تراژیک و مانع برقراری پیوند میان جهان واقعیت اجتماعی یا جهان «هست»ها با جهان ارزش ها یا «باید»ها است. این وجه تراژیک به خصوص در اثر مهم دوره ی جوانی او یعنی نظریه رمان کاملاً مشهود است. او در این اثر انسان کانتی را انسانی مسئله دار می داند که تشویش هایش او را اسیر خود کرده اند. اما جنبه ی مهم این اثر تغییر جهت لوکاچ از کانت گرایی به هگل گرایی است. نظریه رمان نقطه ی عطف این رخداد است. اما انقلاب اکتبر روسیه و سایر بحران هایی که مصادف با جنگ جهانی اول برآمدند توجه او را بیشتر به این سمت سوق داد. این اتفاقات سرآغاز چنین تغییر رویه ای در لوکاچ گردید و کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی معرف گذر لوکاچ از دوره ی جوانی به بلوغ است. البته نکته ی مهم این که جهش فوق به واسطه ی کارل مارکس، فیلسوف رادیکال قرن 19 رخ داد. در نظام فکری لوکاچ بالغ سوژه معادل است با آگاهی و منظور از آگاهی خود تحقق بخشی واقعیت اجتماعی است. به علاوه حقیقت نیز معادل است با تحقق عینی این آگاهی به واسطه ی یک سوژه ی جمعی که منتهی به عینیت یافتن حقیقت هستی اجتماعی است. نهایت امر این که این سوژه ی جمعی، همان عنصری است که میان جهان واقعیت اجتماعی و حقیقتی که می بایست در این جهان تحقق یابد وساطت می کند. این امر اگرچه به وساطت کنش گر اجتماعی خاصی (طبقه ی کارگر) رخ می دهد اما کلیت هستی اجتماعی را دربرمی گیرد. به عبارت دیگر طبقه ی کارگر آن سوژه ای است که تعیین کننده ی واقعیت عقلانی و حقیقت هستی اجتماعی است.
    Abstract
    The main purpose of this investigation is realizing the synthesis between Subject and Truth in social being. In the other words with our presupposition of subjective aspect of social actor, we will seek to realize synthesis between this aspect of action and Truth system that ought to realizes in social being. This investigation is product of assessing this system in George Lukacs's political thought. Lukacs was entirely influenced by Kant and Neo-Kantian tradition and had accepted the gap between reality and values. But against these schools he pointed that this gap is tragic and excludes the synthesis between "Is" and "Ought". This tragic aspect is observable in his young ages work, The theory of Novel. In this work he identifies Kantian human as problematic human that excludes him. But important aspect of this work is his departure on Kantianism to Hegelianism The theory of Novel is departure point of this event. But October revolution and other crisises at World War ? attracted his attention. These events are the beginning of this departure in Lukacs. History and Class Consciousness is the departure point of Lukacs's transformation to adult ages. This evented with Karl Marx.. In the thought system of adult Lukacs, Subject is as consciousness and also consciousness is as self-realization of social reality. Furthermore the Truth is as objective realizing of consciousness. This events by one collective subject and ultimately lead to objectification of social reality. This collective subject (Working Class) is the element that is mediated between social reality and objective truth of that.