عنوان پایان‌نامه

دولت مدرن و سیاستهای قومی در ایران



    دانشجو در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "دولت مدرن و سیاستهای قومی در ایران" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2673;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47087
    تاریخ دفاع
    ۲۴ اسفند ۱۳۸۸
    دانشجو
    قاسم احمدی
    استاد راهنما
    صادق زیباکلام مفرد

    چکیده با شکل¬گیری دولت مدرن در اروپا بعد از قرارداد وستفالیایی در سال 1648و شکل¬گیری دولت- ملت با وقوع انقلاب فرانسه، ناسیونالیسم به عنوان گفتمان مسلط در کشورهای اروپایی شکل گرفت و بیشتر کشورهای اروپای که چندقومی بودند الگوی دولت-ملت¬سازی را که عبارت از ترویج و به رسمیت شناختن زبان، فرهنگ و... قوم اکثریت بود، در پیش گرفتند. اما بعدها به دلیل ناکارآمد بودن همچون الگویی به الگوهای متکثرتر و چندفرهنگی روی آوردند که علاوه بر به رسمیت شناختن زبان، فرهنگ و... قوم اکثریت، زبان، فرهنگ و... دیگر گروههای قومی را به رسمیت شناخت و در حفظ و ترویج آنها کوشید تا جای که امروزه بیشتر کشورهای غربی الگویی چندفرهنگی¬گرایی را در ساختار سیاسی-فرهنگی و سیاست¬¬گذاری اعمال می¬کنند. در ایران نیز بعد از شکل گیری دولت مدرن الگوی دولت-ملت سازی به مانند کشورهای غربی سرلوحه فرار گرفت که فقط زبان، فرهنگ و ... قوم فارس را به رسمیت شناخت و با ساختن یک ساختار متمرکز سیاسی به نفی و سرکوب زبان، فرهنگ و ... دیگر قومیتها در ایران پرداخت. می¬توان گفت که الگوی سیاست قومی در ایران مدرن همانندسازی ساختاری و فرهنگی بوده، که گاه این همانندسازی با خشنونت همراه بوده است. همچنین در دوره جمهوری اسلامی مذهب به عنوان یک مؤلفه وارد سیاستهای قومی شد و در منزوی شدن و طرد قومیتها تأثیر زیادی داشت.
    Abstract
    Abstract With formation of the modern state in Europe after the Westphalia Treaty in 1648 and also formation of the nation-states concluding the French Revolution, nationalism became the dominant discourse of the European countries. During that era, most of the countries, which had heterogeneous ethnic structure, were choosing the nation-state building model in which the language, culture and identity of the dominant ethnicity were being formalized and legalised. Then, because of the inefficient function of this model, they inclined to a more pluralistic and multicultural model, in which, despite the dominant race’s language and culture, recognized the other languages and cultures as formal and legal. This has become so prevalent that most of the western countries are experiencing a model of multiculturalism within their political, cultural and policy making structure. In Iran, by formation of the modern state, the nation-state building policies were being executed like the western countries, in which the only legal and formal culture and language, etc… were the dominant ethnic language and culture of the Fars’, and endeavored to suppress the other language, culture, etc... in Iran. It can be stated that the ethnic policy model in the modern Iran has been the structural and cultural assimilation policies which have come with violence and force. In the era of Islamic Republic another factor, religion, has been added to the ethnic policies which is the cause for more isolation and elimination of the ethnicities.