عنوان پایان‌نامه

پژوهش تطبیقی میان شواهد باستانشناختی غرب فلات ایران از ۲۰۰۰ تا ۵۵۰پ.م و گزارشهای کلاسیک یونانی و منابع میان رودانی ایرانی،ارمنی و سریانی




    رشته تحصیلی
    باستان شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4148;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76593;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4148;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76593
    تاریخ دفاع
    ۰۶ بهمن ۱۳۹۳
    استاد راهنما
    حکمت اله ملاصالحی

    پنداشت این پارادایم که آریایی ها از هزاره دوم پیش از میلاد درون فلات ایران شده و پیش از این زمان، مردمانی نا آریایی و از جنس دیگر در سرزمین یادشده می زیسته اند، موجب شده تا نقصان ها و تناقض های زیادی در باستان شناسی ایران پیش آید. یکی از این نقصان ها عدم همخوانی چنین فرضیه ای با نتایج آزمایش های ژنتیکی و دیگری مشابهات نادیده گرفته در نوشته های کهن تر از زمان فرضیه یادشده با استنادهای مدعی درستی چنین فرضیه ای است. در مطالعه پیش رو، نخست به بررسی پایه های فرضیه یاشدشده پرداخته، سپس آن ها مورد نقد قرار گرفته و موارد نقصان آن از دیدگاه منابع نوشتاری میانرودانی ارائه می شوند. در حال حاضر، مادها و سپس پارسیان هخامنشی، کهنترین دوره از سلسله های ایرانی (آریایی تبار) حاکم بر فلات ایران محسوب می شوند. در قیاس با باستان شناسی مصر، چین و یونان، بررسی های کم تعداد و معمولا غیر جامع سندهای کلاسیک و تطبیق آن ها با یافته ها و شواهد باستان شناختی، موضوعی است که نه تنها برای موضوع باستان شناسی ماد، بلکه برای کلیت باستان شناسی ایران صورت گرفته است. از این رو، با توجه به هدف بررسی امکان تطابق گاهنگاری باستان شناختی و تاریخی احتمالا کهن تر مادها و پارسیان در پیوند با شواهد باستان شناختی با داده های کرونولوژیک و تشریحی متون کلاسیک، به این پرسش پرداخته می شود که آیا گاهنگاری دوره مادی به صورت کنونی درست است و یا این که نیاز به بازبینی دارد. همچنین آیا نوشته ها و نام های اضافی موجود در سیاهه های دیگر فرمانروایان مادی آیا قابل جایابی گاهنگاری تاریخی در تاریخ ماد دارند و یا خیر؟ در این پژوهش دیده شد که نه تنها نشانه های زیادی مبنی بر حضور آریایی ها در فلات از زمان های کهن تر از زمان فرضیه مهاجرت دیرهنگام وجود دارد، بلکه می توان هویت برخی از این آریایی ها را جست و جو نیز نمود.
    Abstract
    Imagination of the current paradigm about the Aryan groups entrance to the Iranian Plateau since the second millennium and before of such era, non- Aryan people was living in, has caused some faults in the Iranian archaeology. One of these faults is incoordination between mentioned theory and the genetic studies and other ignored evidences in older references rather than the supposed immigration age. In current study, first it is surveyed on the basic rules of the mentioned prevalent theory, then they are reviewed and it is tried to render the faults based on genetic data and Mesopotamian texts. Currently, Medes and then Achaemenid Persians are known as the eldest Iranian (Aryan) dynasty which has ruled in the Iranian plateau. Also, among other historical periods in Iran, they are shared very few studies in the archeology and history. In an analogy with the archeology in Egypt, China, Greece, the small number of studies and usually non-exhaustive surveys and adaption of them to archaeological evidence, is a problem which is not only a matter of Mede period archaeology, but applies to the whole of Iranian archaeology. Hence, this Thesis aims to investigate about the feasibility of accordance between the chronology of Mede archaeology which associated with excavation evidence and chronological and descriptive data written in the classic texts, and tried to answer this question whether the current Medes chronology is correct or that is in need of revision. Moreover, do the additional names which mentioned in the Medes kings list can be located in the Medes historical chronology or not. In this study, it is found that there are not only lots of clues which can illustrate in older settlement of Aryan people in Iranian Plateau rather than late immigration time thesis, but also it can be feasible to determine the identification of some. Keywords: Elder Medes, Parah'sum, Karzina, classic texts, Haplogroup, Aryans, Genetic of Iranians