عنوان پایاننامه
بررسی روانشناختی استبداد و خشنونت سیاسی
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3359;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58648;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3359;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58648
- تاریخ دفاع
- ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
- دانشجو
- مرجان نظری فرد
- استاد راهنما
- علی اشرف نظری
- چکیده
- در این پژوهش، خشونت سیاسی و استبداد در دوره پهلوی اول، با رویکرد روانشناسی اجتماعی و در چارچوب نظریههای روانشناسی، مورد بررسی قرار گرفت. محور اصلی بحث، استفاده از نظریه ی اریک فروم و مانس اشپربر است. در این دیدگاه بیشتر به روابط فرد و اجتماع اهمیت داده شده و با توجه به خلقیات و عوامل درونی و علل اجتماعی- روانشناختی تلاش شد بحث قدرت¬طلبی و سلطهپذیری تبیین شود. همینطور اشاره شد که پیدایش استبداد و خودکامگی دستاورد شرایط اجتماعی خاصی است که در آن نظم اجتماعی و سیاسی جامعه دچار ازهم گسیختگی شده است اما از آنجایی که این نوع نظام هرگز نمیتواند بدون رضایت (حداقل) گروهی از مردم مستقر شود، بر این اساس، پذیرش خشونت سیاسی در دوره پهلوی اول، علاوه بر پیشینه استبدادی در تاریخ ایران، تابعی از بحرانهای روانی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن دوره می باشد که به صورت اضطراب و ناامنی روانشناختی- اجتماعی( اضطراب، ترس، ناخرسندی از خودمختاری و آزادی فردی) میل به تمرکزگرایی و مستحیل شدن در اقتدار و نظم (همنوایی ابزاری) و پذیرش «دیکتاتور ایدهآلدار» نمود یافت.
- Abstract
- In this study, political violence and autocracy in first Pahlavi regime with the approach of social psychology within a framework of theories attributed to psychology was studied. The main focus of this investigation is based on using the theory by Erich Fromm and Mons Ashprbr. In this point of view, the most significant issue is the relationship between individual and the community; also with regards to internal behavior and social-psychological factors, attempts have been made to explain more about authoritarianism and being under domination. Furthermore, it was mentioned that appearance of autocracy and dictatorship is achieved by some special social conditions in which social and political regularity decomposes. Since this kind of regime couldn't be stationed without satisfaction of at least a group of people, accepting the political violence in first Pahlavi, in addition to depending on autocracy history in Iran, is a function of mental, political, economical and social crisis in that time. This crisis was indicated by anxiety and psychological-social insecurity (anxiety, fear, dissatisfaction of autonomy and individual freedom), desire to centralization and being integrated into authority and regularity (tools conformity), and also accepting the "ideal dictatorship".