عنوان پایان‌نامه

فرهنگ هویت و مسکن در کلانشهر شکل گیری هویت از خلال روزمرگی (مطالعه تطبیقی هویت یابی زنان ساکن شهرک اندیشه و رشدیه تبریز)



    دانشجو در تاریخ ۰۱ اسفند ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "فرهنگ هویت و مسکن در کلانشهر شکل گیری هویت از خلال روزمرگی (مطالعه تطبیقی هویت یابی زنان ساکن شهرک اندیشه و رشدیه تبریز)" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 56806;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4541
    تاریخ دفاع
    ۰۱ اسفند ۱۳۹۱
    دانشجو
    رویا اسیایی
    استاد راهنما
    ناصر فکوهی

    تبریز شهری تاریخی است که از دیرباز فضای آن متناسب با نیازها و شرایط زندگی ساکنانش ساماندهی شده است. انسان ها بر حسب شغل، مذهب، خویشاوندی و عوامل دیگر در محله ها سکونت می یافتند. محله ها در عین هویت سازی، بیانگر هویت ساکنان خود بودند. با مدرن شدن شهر و گسترش روزافزون جمعیت و تغییر شکل زندگی، نحوه ی ساماندهی فضایی نیز تغییر یافت. در نتیجه ی الگوبرداری از نظام های مدرن شهرسازی، شهرک های مسکونی در اطراف شهر پدید آمدند. شهرک هایی که یا پذیرای خانواده های مهاجر جویای کار بودند و یا محل سکونت طبقه ی ثروتمندی که به دلیل تراکم در مرکز شهر، به سمت پیرامون مهاجرت نمودند. در شهری که سابقه ی ساماندهی فضایی در قالب محله ها داشته است، آیا شهرک های مسکونی محله های شهری جدید هستند؟ شهرک های نوپدید چگونه می توانند هویت ساکنان خود را نمایش دهند یا هویت های جدید بسازند؟ پژوهش حاضر در جستجوی یافتن پاسخی برای این پرسش هاست. به منظور تحقیق نحوه ی ارتباط سکونت و هویت در شهرک های مسکونی، از روش کیفی و ابزارهای مشاهده، مشاهده ی مشارکتی، مصاحبه های عمیق فردی و مصاحبه های متمرکز گروهی استفاده شده است. در این پژوهش زنان به صورت خاص مورد مطالعه قرار گرفته اند چرا که کاربران اصلی فضای مسکونی هستند و تجربه ی آنها از فضا با مردان تفاوت دارد اگر چه در برنامه ریزی شهری چندان توجهی به این امر نمی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد سهم محل سکونت در هویت سازی بسیار کم رنگ شده و این سبک زندگی است که هویت های جدید می سازد. لذا مقایسه ی شهرک های مسکونی با محله ها نادرست است. چون فضای تولید شده در هر زمان وابسته به شرایط و نیازهای همان زمان شکل می گیرد. روابط گذرا و تلقی های جدید فضایی و زمانی، موقعیت های ناپایداری برای سکونتگاهها ایجاد کرده است. هرچند به دلیل محدودیت های موجود در مورد زنان، فضای مسکونی خصوصی تا حدودی اهمیت خود را در بیان هویت و برساخت هویت حفظ نموده است چراکه فضایی مناسب برای نمایش سبک زندگی در مورد زنان است حال آنکه فضای مسکونی عمومی به دلیل محوریت مردان در طراحی، نمی تواند مکانی برای حضور فعال زنان به شمار آید.
    Abstract
    Abstract Tabriz is an historical city which always organized to respond its residents needs and cultural values. People have chosen those neighborhoods which are suitable with their works, relativity, religious etc to live. These neighborhoods shows the identity of their inhabitants in addition shape their identities. Spatial order has changed while cities became more modern and populated. There for with benchmarking of modern urban models, town residentials were appeared. These town residentials were th residential of migrations who seek for jobs, or presents as suburbs. In a city which experience spatial organized as a neighborhoods, can we name town residential as new neighborhood? How new town residential can identify their residents? This thesis tries to ask these questions. Research methods which are applied in this thesis is qualitative, especially participation oservatin, individual and group interviews. Thesis focuses on women who interact actively with the environment and their experience are different from men. Although in urban managing their denied these part. Results of this survey show the most important factor to shape identity is lifestyle, not place of living. So it is wrong to compare town residential with neighborhoods. Women in social space have a lot of limitation so interior space is still important for shape identity and show differences.