عنوان پایان‌نامه

تحلیل قاعده لاحرج در فقه اسلامی،حقوق ایران وسایر کشورها



    دانشجو در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحلیل قاعده لاحرج در فقه اسلامی،حقوق ایران وسایر کشورها" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق خصوصی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 415;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 67849
    تاریخ دفاع
    ۲۹ بهمن ۱۳۹۳
    استاد راهنما
    محسن صفری

    معنی قاعده لاحرج آن است که در اسلام الزام از حکمی که مستلزم مشقت شدیدی باشد به نحوی که مردم عادتاً آن را تحمل نکنند، برداشته می¬شود. قاعده لاحرج به استناد ادله قطعی از جمله آیات و روایات متعدد، محرز بوده و عموم فقها بر مسلم و قطعی بودن آن نظر دارند و بنا به عقیده مشهور با اعمال قاعده لاحرج، الزام برداشته می¬شود. با توجه به این که می¬دانیم اکثر احکام به نوعی با دشواری و مشقت همراه هستند چگونه اصل رعایت و عمل به احکام واجب با قاعده لاحرج جمع می¬شوند؟ از طرفی اصل لزوم قراردادها به عنوان ضامن استحکام عقود و معاملات تقریباً در همه نظام¬های حقوقی و حقوق ملی کشورها از جمله در حقوق ایران و مشخصاً ماده 219 قانون مدنی مورد توجه و احترام قرار گرفته است. قاعده لاحرج و نظریات مشابه آن از جمله نظریه تأثیر تغییر اوضاع و احوال بر قراردادها، نظریه حوادث پیش¬بینی نشده و نظریه دشواری به عنوان استثنائی بر اصل فوق، امکان تعدیل و تجدید¬نظر در قرارداد و یا حتی فسخ آن را میسر می¬سازد. دشواری و مشقت غیر معمول، و نه ناممکن شدن اجرای تعهد، عنصر اصلی و اساسی قاعده و نظریه¬های فوق را تشکیل داده و موجب تمیز آن¬ها از سایر معاذیر اجرای قراردادهاست. هم قاعده لاحرج و هم نظریه¬های مذکور موافقان و مخالفانی دارند که هر کدام استدلال خود را در تأیید و رد قاعده و نظریه¬ها بیان نموده¬اند؛ از جمله دلایل موافقان استناد آن¬ها به شرط ضمنی، لزوم رعایت حسن¬نیت، بر هم خوردن تعادل عوضین و سوء استفاده از حق می¬باشد و در مقابل، مخالفان نظریه نیز ضمن نقد دلایل موافقان، مقتضای مصالح اقتصادی و اجتماعی را پایبندی به اصل لزوم قراردادها دانسته¬اند. در نظام حقوقی ما به نظر می¬رسد با توجه به اصول، قواعد و مبانی موجود از جمله قاعده قطعی و مسلم لاحرج، استفاده از آن در احکام مورد قبول قرار گرفته و در برخی از قوانین نیز صراحتاً به آن استناد شده است اما توسعه آن به عنوان یک قاعده عمومی در حقوق قراردادها مورد شناسایی قرار نگرفته است؛ با این حال مبانی و مفاد قاعده نه تنها اعمال آن را در حقوق قراردادها توجیه می¬کند بلکه به پذیرش نظریه تأثیر تغییر اوضاع و احوال در حقوق ما کمک شایانی می¬نماید.
    Abstract
    ‘Laharaj’ rule means that the requirement of a court order that requires extreme hardship that people normally do not tolerate it, is removed by Islam. ‘Laharaj’ rule definitively on the basis of evidence including numerous verses and traditions, has been cleared and all the jurists are of the opinion that it is as certained by applying the rule known ‘Laharaj’, the requirement is removed. Since we know that most sentences are associated in some way with difficulty and hardship, so practice with the provisions necessary to comply are in contract with the ‘Laharaj’ rule? Besides the pacta sunt servanda (the sanctity) of contracts as guarantor of stability of contracts and transactions in almost all legal systems and national rights, including the rights of Iran and in particular Article219 of the Civil Code is of attention and respect. ‘Laharaj’ rule and similar theories, including the effect of the change of circumstances on contract theory, the theory of unforeseen events and hardship doctrine as an exception to the above principle, provide the possibility of an adjustment to the contract or its termination. Difficulty and unusual hardship of the above mentioned theories, and not impossible to implement the commitment, are the fundamental key component of those theories which distinguish them from the executive problems of the other contracts. Both ‘Laharaj’ rule and other theories have advocates and opponents which exprecced there idea in acceptance or rejection of the other one. Among the reasons they cite pros condition implied, regarding goodfaith, the foundations of the transaction have been destroyed and the parties are no longer bound to their original contractual commitments and abuse against opposition criticized the idea of the pros, denying and social and economic interests to adhere to the principle of necessity contracts have. Our legal system is based on the rules and principles of the rule of decisive Laharaj, it has been accepted in sentences and in some laws explicitly invoked the, but its development as a general rule of contract law is not recognized, however the principles and provisions of the law not only justifies its actions on contract law, but to accept the idea of the effect of changing circumstances in our law will help.