عنوان پایان‌نامه

دانشگاه به مثابه ی میدان: مطالعه ای کیفی پیرامون روابط، گفتمان و دلالت های دانشگاه با رویکرد بوردیویی



    دانشجو در تاریخ ۰۲ اسفند ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "دانشگاه به مثابه ی میدان: مطالعه ای کیفی پیرامون روابط، گفتمان و دلالت های دانشگاه با رویکرد بوردیویی" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5042 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81448;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5042 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81448
    تاریخ دفاع
    ۰۲ اسفند ۱۳۹۳
    دانشجو
    رضا اسکندری
    استاد راهنما
    ابوعلی ودادهیر

    این پژوهش مطالعه‌ای انسان‌شناختی با استفاده از روش مردم‌نگاری چندمیدانی است. رویکرد نظری این پژوهش رویکردی بوردیویی است و هدف از آن، ارزیابی میدان دانشگاه در ایران و ساختارهای قدرت، مناسک، سرمایه‌ها و منازعات درونی. در این پژوهش، چهار میدان رشته‌ای متفاوت (مردم‌نگاری، علوم تغذیه، توسعه‌ی اجتماعی و صنلیع غذایی) تحت مطالعه‌ی میدانی دقیقی قرار گرفته و روابط موجود میان زیرمیدان‌ها و بازیگران آن‌ها مورد ارزیابی و استخراج قرار گرفته است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، میادین دانشگاهی مختلف بر اساس سطح آزادی و تنوع نظری خود و نیز بر اساس سطح کاربردی بودن هر رشته، فرهنگ‌ها و ساختارهای سرمایه‌ی متفاوتی تولید و بازتولید می‌کنند. افزون بر این، حرکتی نرم اما محسوس از «میادین علمی» با مرزهایی روشن و آشکار به سمت حوزه‌های «میان‌رشته‌ای» و ترکیبی در تمامی این میادین قابل مشاهده است. واژگان کلیدی: دانشگاه، بوردیو، انسان‌شناسی علم، پژوهش کیفی، مردم‌نگاری چندمیدانه
    Abstract
    This research is an anthropological study which, using multi-sited ethnography and adopting a Bourdieusian theoretical approach, aims to assess Iranian academic field and the structure of its culture, rituals, capitals and struggles. Four different disciplinary fields (Anthropology, Social Development, Nutrition Sciences, and Food Technologies) have been under a through anthropologic field study and the relations amongst their sub-fields and “players” have been defined, analyzed and reported. According to its findings, different academic fields, regarding their level of theoretical freedom and diversity, and also based on the level of application attributed to their discipline, produce and reproduce different cultures and structures of capital; however, a shift from strictly defined “scientific fields” with clear borders and an emphasis on their autonomy to a more compound “interdisciplinary” field is commonly evident.