بررسی رابطه راهبردهای یادگیری و جهت گیری هدفی با اضطراب امتحان دانش اموزان نابینا در مقطع دبیرستان شهر تهران
- رشته تحصیلی
- روانشناسی تربیتی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 38926;کتابخانه دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی شماره ثبت: 1360ع
- تاریخ دفاع
- ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷
- دانشجو
- رقیه وکیلی گرمرودی
- استاد راهنما
- مسعود غلامعلی لواسانی
- چکیده
- پژوهش حاضر، رابطه جهتگیری هدفی و راهبردهای یادگیری با اضطراب امتحان را برای 120 دانشآموز نابینا در مقطع دبیرستان که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار داد. برای جهتگیری هدفی از پرسشنامه میدلتن و میگلی (1997) و برای راهبردهای یادگیری از پرسشنامهMSLQ (Motivational Strategies Learning Questionnaire) و برای اضطراب امتحان از پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (SAT) استفاده شده است. برای تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که: جهتگیری هدفی تبحری و اجتنابی ضرایب معناداری برای پیشبینی اضطراب امتحان دارند، اما جهتگیری هدفی عملکردی ضریب معناداری نشان نداد و در این مورد تفاوتی از نظر جنسیت وجود نداشت. همچنین راهبردهای یادگیری و جنسیت ضرایب معناداری را برای اضطراب امتحان داشتند.
- Abstract
- The present research studied the relationship between goal orientation and learning strategies and test anxiety for 120 high school blind students who were selected through head count. For goal orientation, the questionnaire draw up by Middleton and Midgley (1997) was used, for leaning strategies, MSLQ Questionnaire was used and for test anxiety, Sarason Test Anxiety Auestionnaire was used. For data analysis, variance and multiple regressions were used through progressive method. Results of research indicated that: 1- Proficiency and avoidance goal orientation is able to predict test anxiety but functional goal orientation is not able to predict test anxiety and in this case, there is no difference in sex. 2- Learning strategies and sex are able to predict test anxiety.