عنوان پایان‌نامه

شناسایی و تحلیل مکانی محوطه های عصر سنگ دشت ایذه



    دانشجو در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۸۶ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "شناسایی و تحلیل مکانی محوطه های عصر سنگ دشت ایذه" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    باستان شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 56432;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 56432;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 39653
    تاریخ دفاع
    ۱۳ اسفند ۱۳۸۶
    دانشجو
    مژگان جایز
    استاد راهنما
    کمال الدین نیکنامی

    دشت ایذه،‌ دشتی رسوبی واقع در شمال شرقی استان خوزستان است که مابین 31 47 تا 31 54 شمالی و 49 47 تا 50 00 شرقی واقع شده است. این منطقه از نظر زمین‌شناسی بخشی از زاگرس چین‌خورده است. جریان‌های آبی آبگیر ایذه به داخل دشت و به داخل دو دریاچه کم عمق می ریزند. دریاچه بالایی در جنوب شرق بندون نامیده می‌شود و پایینی در شمال غرب میانگران نام دارد. عمده محوطه‌های پیش از تاریخی کشف شده در ایذه مربوط به بررسی‌های هیئت هنری رایت (Henry T. Wright) در دهه 1970م. است که به منظور نجات بخشی آثار محوطه سد شهیدعباسپور (سد رضاشاه قبل از انقلاب) صورت گرفت. اکثر محوطه‌های کشف شده در این بررسی نشانگر مجموعه‌ای فراپارینه‌سنگی از سنگ مادر تیغه و ریزتیغه و قطعات تیغه، قطعات کنگره‌دار، خراشنده‌های انتهایی کوچک، و اسکنه‌های ساده هستند؛ قطعات کولدار نادرند و قطعات هندسی یافت نشده‌اند. رایت اشاره می‌کند که تنها 30 درصد از دره را به صورت کامل بررسی کرده‌اند و بنابراین امکان به دست آوردن «الگوی استقرار» (settlement pattern) در دوره فراپارینه‌سنگی را نداشته‌اند. در سال 1383 در طرح نجات‌بخشی محوطه سد کارون 3، هئیتی به سرپرستی جعفر مهرکیان این محوطه را مورد بررسی قرار دادند. این محوطه در جنوب شرق دشت ایذه، در محوطه‌ای کوهستانی قرار دارد و گزارش محوطه‌های عصر سنگ این منطقه را عبدالرضا دشتی زاده تهیه نموده است. بر اساس این گزارش منتشر نشده، 31 غار و اشکفت و محوطه باز با سنگ ابزارهایی که اکثراً‌ متعلق به فراپارینه سنگی هستند شناسایی شدند که ارتفاع آنها بین 749 تا 1521 متر بالاتر از سطح دریاست. در 3 عدد از این محوطه‌ها گمانه های آزمایشی احداث شد. در سال 1386 نیز فعالیت‌های نجات بخشی آثار محوطه سد کارون 2 به سرپرستی آقای میراسکندری صورت گرفت که همچنان ادامه دارد و درباره یافته‌های عصر سنگ این محوطه هنوز گزارش دقیقی تهیه نشده است. در پژوهش حاضر، از بررسی سطحی دشت ایذه از 54 محوطه مورد مطالعه (که تعدادی از آنها قبلاً توسط هیئت هنری رایت شناسایی شده بودند اما تعداد زیادی از آنها برای اولین بار ثبت شدند)، 2383 عدد مصنوعات سنگی گردآوری شد که اگر 40 عدد یافته‌های منفرد را نیز به آن بیفزاییم مجموعاً 2411 عدد مصنوعات سنگی در این بررسی به دست آمده است. صنایع سنگی به دست آمده در این بررسی صنعتی مبتنی بر ریزتیغه‌ها و تیغه‌ها را نشان می‌دهد که از سنگ‌مادرهای ریزتیغه و تیغه ساخته شده‌اند. ابزارهای شاخص مجموعه شامل خراشنده‌های کوچک، خراشنده‌های ناخنی، سوراخ‌کننده‌های کوچک، اسکنه‌ها در اندازه کوچک، تیغه‌ها و ریزتیغه‌های کولدار و ریزتیغه‌های هندسی می‌شود. در میان سنگ مادرها، سنگ‌مادرهای ریزتیغه مخروطی (conical microblade core) و سنگ مادرهای ریزتیغه با 1 یا 2 سکوی ضربه نمونه‌های شاخص محسوب می‌شوند. از لحاظ تاریخگذاری به نظر می‌رسد که کل مجموعه مذکور متعلق به دوران فراپارینه‌سنگی و اوایل نوسنگی باشد. این مجموعه بیش از همه با مصنوعات سنگی به دست آمده از بررسی محوطه سد کارون 3 قابل مقایسه هستند. تاریخگذاری دقیق این محوطه‌ها منوط به گمانه‌زنی و تاریخگذاری مطلق محوطه‌هایی است که در آنها انباشت‌های فرهنگی مشاهده شده است. تحلیل عامل (تحلیل مؤلفه‌های اصلی) که بر روی داده‌های به دست آمده از بررسی دشت ایذه انجام شد، نقش مؤثر تعداد محدودی از عامل‌ها را که بیشترین توانایی توصیف متغیرها را نسبت به تمامی متغیرها داشتند بیان نمود. محوطه‌های فراپارینه‌سنگی و اوایل نوسنگی که تعداد 54 عدد از آن‌ها در این بررسی مورد مطالعه قرار گرفتند فرایندی از آرایش تجمعی را نشان می‌دهند که با فواصل متفاوتی از همدیگر در سرتاسر منطقه به چشم می‌خورند. تحلیل‌های مکانی محوطه‌های کشف شده و نگاهی به چشم‌انداز زیستی منطقه نشان می‌دهند که وجود دو دریاچه که در حوزه آبریز داخلی دشت ایذه شکل گرفته‌اند و جریان‌های فصلی همگی از اطراف دشت ایذه به داخل این دو دریاچه سرازیر می‌شوند، به همراه ویژگی‌های زمین‌شناسی منطقه که منجر به شکل‌گیری غارها و اشکفت‌های فراوان در منطقه شده است عوامل بسیار مهمی در شکل‌گیری محوطه‌های عصر سنگ محسوب می‌شده‌اند. در نهایت، نگارنده در تداوم مطالعات باستان‌شناسی دشت ایذه که با توجه به مطالعات قبلی و مجموعه حاضر تردیدی در اهمیت استقرارهای این دوره چه در عصر سنگ و چه در سایر دوره‌های پیش از تاریخ وجود ندارد، پیشنهاداتی را همچون مطالعات رسوب‌شناسی و گرده‌شناسی رسوبات دریاچه میانگران، گمانه‌زنی با هدف لایه‌نگاری و شناخت قدیمی‌ترین استقرارهای دشت ایذه و تاریخگذاری مطلق در محوطه‌های شناسایی شده دارای انباشت‌های فرهنگی، مطالعه هدفمند آغاز نوسنگی و شروع کشاورزی در دشت ایذه، مطالعات هدفمند قوم‌شناسی و مردم‌نگاری جمعیت متحرک منطقه و ساماندهی محوطه‌های شناسایی شده در بررسی دشت ایذه را جهت ارتقاء کیفیت مطالعات باستان‌شناختی این ناحیه ارائه می‌دهد.
    Abstract
    Abstract Izeh is an alluvial plain, located in north eastern Khuzestan Province of Iran. Geologically the zone is a part of folded Zagros Mountains. Hydrological flows of the Izeh Basin suffuse two shallow lakes in the plain, the first of which on the north west of the plain named “Miangaran”, the second one on the south east of the plain is a seasonal lake called “Bondun”. Most known prehistoric sites in Izeh were discovered during the Survey of H. T. Wright and his team in 1970s, who surveyed the area as a part of a salvation project of the Shahid Abbaspur Dam (named “Reza Khan Dam” before the Islamic Revolution). The most sites discovered in the project showed an assemblage of stone artifacts belonging to epipalaeolithic (like blade/bladelet cores, blade segments, notched pieces, small end scrapers and small burins; backed pieces were scarce and there was no geometrics). Wright reported that they had surveyed only 30% of the area at that time and they could not give any kind of “settlement pattern” accordingly. In 2004, through a salvation project which was conducted for surveying in the area of Karun 3 Dam, a team directed by J. Mehrkian surveyed an area located in the east-southeast of Izeh plain. The Stone Age sites were discovered by A. Dashtizadeh, who reported 31 caves and “eshkaft”s and open air sites predominantly belonging to epipalaeolithic which were located between 749 to 1521 m above sea level. Test excavations were done in 3 of them. Also, in 2007 the salvation project of Karun 2 dam was conducted by Mireskandari in the area located in north of Izeh, the report of which has not been published so far. In the survey of Izeh plain which was done in the spring of 2007 (the results of which is the subject of this thesis), 54 sites were registered (some of which previously discovered by Wright, but many of them are reported for the first time), from which 2371 stone artifacts were collected. 40 stone artifacts were also found in secondary contexts. Totally, the assemblage shows an industry based on bladelets produced from various bladelet cores (such as conical microblade cores, single platform bladelet cores, bipolar bladelet cores). Also, in the assemblage there are small scrapers such as thumbnail scrapers, small borers, small burins, backed blade/bladelet and few geometric microliths. The assemblage is exactly the same as Karun 3 assemblage and shows near connection to the epiplaeolithic of that area, although there seems that the stone artifact are partially early Neolithic. There is a great need to excavate some of the sites in order to construct an absolute chronology for the area. It seems that environmental elements (such as hydrological sources, elevation, flora and fauna, etc.) which are almost equally distributed in the zone, and the juxtaposition of the plain and the foothills with geological conditions of the area (which has resulted in forming of caves and rock shelters) is a major factor in making the area suitable for hunting-gathering people and possibly the first farmers. Polynological and sedimentological studies of the sediments of the lakes, ethnological studies of the migrants of the area and systematic studies about the area before and after the epipalaeolithic in Izeh plain and its periphery are the basic studies which can help in clearing the picture of Stone Age in this part of Iran.