عنوان پایان‌نامه

نمود نقش جنسیتی در زبان نمایشی: نمایشنامه های هفت آسمان، سه شب دیگر بی خوابی و سالار زنان از کاریل چرچیل



    دانشجو در تاریخ ۰۶ اسفند ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نمود نقش جنسیتی در زبان نمایشی: نمایشنامه های هفت آسمان، سه شب دیگر بی خوابی و سالار زنان از کاریل چرچیل" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1561/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 52863
    تاریخ دفاع
    ۰۶ اسفند ۱۳۹۰
    دانشجو
    آرزو صحیحی
    استاد راهنما
    سیدمحمد مرندی

    جنسیت بخش مهمی از هویت بشر است و زبان دیرزمانی ست که ابزاری ضروری و همیشه حاضر در زندگی او به شمار می‌آید. زبان و جنسیت در قالب مفاهیمی مستقل سال‌هاست به طور گسترده مورد مطالعاتِ علمی قرار گرفته‌اند اما تمرکز بر رابطه‌ی دو سویه‌ی آن‌ها مبحثِ مطالعاتیِ جدیدی ست که در آغاز به عنوان پیشرفتی دیرهنگام در حوزه‌ی زبان‌شناسی اجتماعی بروز کرد و به سرعت موفق به یافتن جایگاه خود در میان محققین رشته های دیگر در زمینه‌های مشابه شد. در نظر گرفتن زبان صرفاً به عنوان ابزاری ارتباطی، برداشتی ست ساده‌انگارانه. زبان، به گفته فیرکلاف، بخش غیرقابل تقلیلی از جامعه است، که درک و دریافت واقعیت بدون بهره جستن از آن امری ناممکن خواهد بود. جنسیت، به عنوان سازه‌ای اجتماعی به نوبه‌ی خود از زبان اثر می‌پذیرد. هویت جنسیتی و نقش‌های جنسیتی (مانند، زن، خواهر، همسر) زمانی معنا‌دار می‌شوند که واژگانی معلوم و معنادار در زبان برای آن‌ها در نظر گرفته شود. آثار کاریل چرچیل، به خصوص در سال‌های 1975 تا 1985، نمایانگر توجه عمیق او به مسائل جنسیتی هستند. آسمان هفتم (1979)، سه شب دیگر بی‌خوابی (1980) و سالار زنان (1982) در عین داشتن دغدغه‌های مشترک، هر یک موضوع جنسیت را از دیدگاه متفاوتی مورد توجه قرار می‌دهند: آسمان هفتم سیاست‌های جنسیتی و ارتباط تنگاتنگ میان فشارهای سیاسی، نژادی، جنسیتی را مورد بررسی قرار می‌دهد؛ سه شب دیگر بی‎خوابی به منظور بررسی روابط انسانی در حوزه‌ی خانواده، به مشکلات زوجین در برقراری ارتباط با یک‌دیگر می‌پردازد؛ و سالار زنان فقدان هویت زنانه در دنیایی را به نمایش می‌گذارد که در آن زنان در پی کسب موفقیت‌های حرفه ای هستند. چرچیل توجه خاصی به کاربرد آگاهانه و خلاقانه‌ی زبان در نمایش نشان می‌دهد تا بدین وسیله اثر نمایشی را تقویت کند و لایه‌ای بر لایه‌های معنایی متن بیافزاید. این پایان‌نامه با بهره‌گیری از نظریه‌های جنسیت و فمنیسم و با به کار بستن ابزار تفسیری تحلیل گفتمان به بررسی دقیق تکنیک‌هایی می‌پردازد که چرچیل به منظور انعکاس دغدغه‌های جنسیتی خود در زبان نمایشی به کار می‌بندد؛ و می‌کوشد تا با این بررسی، میزان موفقیت زبان در انجام این امر را بسنجد.
    Abstract
    Gender is an essential part of human identity and language has for long been an ever-present, crucial tool in his everyday life. Language and gender as separate entities have both a long history of scholarly research, but a focus on their mutual relationship is a new area of interest which initially emerged as a late development in sociolinguistics and soon found its place among researchers from other related fields. Considering language as merely a means of communication is simplistic. It is, as Fairclough says, an irreducible element of society, without which the perception of reality will be impossible. Gender as a socially constructed entity is in turn informed by language. Gender identity and gender roles (e.g. ‘woman,’ ‘sister’ or ‘wife’) are defined as soon as there are definite meaningful words for them in language. Caryl Churchill’s works, especially between 1975 and 1985, show her deep concern about gender issues. Cloud Nine (1979), Three More Sleepless Nights (1980), and Top Girls (1982), while having common concerns, address the subject of gender from different points of view: Cloud Nine investigates sexual politics and the interconnectedness of political, racial and sexual suppression; Three More Sleepless Nights tackles husband-wife communication problems to consider human relationships in the realm of family; and Top Girls depicts the loss of feminine identity in a world where women are looking for professional success. Churchill is interested in a conscious, innovative use of language in drama to intensify the dramatic effect and add a layer of meaning to the text. This thesis will use theories of gender and feminism and will apply the interpretative apparatuses of discourse analysis to examine the techniques used by Churchill to reflect her gender concerns in the language of drama and to evaluate how successfully language has served this purpose.