عنوان پایاننامه
نقش قبله در ساختار شهرهای اسلامی : مطالعه تطبیقی شهرهای ایران و شمال آفریقا ( تونس و مراکش ) در قرون میانی اسلام
- رشته تحصیلی
- باستان شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 3014،;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 63167
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۲
- دانشجو
- رحیم اسمعیل پور
- استاد راهنما
- محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار
- چکیده
- نوشتار حاضر به بررسی نقش و جایگاه قبله در شکل یابی و جهت گیری شهرهای سنتی اسلامی در ایران و شمال آفریقا (تونس و مراکش) می پردازد. به این منظور در وهله نخست شیوه های مختلفی که احتمالاً از آنها جهت تعیین قبله در طول دوران میانی اسلام استفاده شده مورد بحث قرار خواهند گرفت. در مرحله بعد، به منظور فهم رابطه میان قبله و ساختار شهری، چندین شهر عمده و مهم در کشورهای مذکور مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در بسیاری –اگر نگوییم در اغلب- شهرهای سنتی اسلامی، جهت ابنیه مذهبی و محور شبکه های خیابانی – و در نتیجه جهت گیری شهرها- تماماً با یکدیگر مرتبط می باشند. از این رو آنچه حائز اهمیت می باشد توضیح و تفسیر این ارتباط است و از آن مهمتر اینکه چه تأثیرات مشخصی الگوها و جهت گیری های فوق را تعیین می کنند. آیا مساجد شکل و ساختار الگوها و بافت های خیابانی را تعیین می کنند یا اینکه توپوگرافی و ناهمواری های زمین است که شکل و جهت گیری خیابان ها و حتی جهت قبله و نحوه قرارگیری ابنیه مذهبی را تعیین می کنند؟ درک این رابطه به خاطر اهمیت این احتمال که شهرهای تازه تأسیس اسلامی تحت تأثیر جهت قبله بوده اند بسیار حائز اهمیت است. در صورتی که چنین باشد، این امر بدان معناست که آیین اسلام نقشی کلیدی و عمده را در شکل دهی و جهت گیری ساختار اصلی شهرهای اسلامی ایفا نموده و اینکه جهتی مقدس که ما آن را تحت عنوان قبله می شناسیم در شهرسازی اسلامی از اهمیت فراوان برخوردار بوده است.
- Abstract
- This paper examines the role of the qibla (direction to Mecca) for the orientation and structure of traditional Islamic cities in Iran and North Africa (Tunisia and Morocco). First, the various ways in which the qibla direction may have been calculated in the medieval Islamic world are discussed. Then several of the principal cities of Those Countries are examined to show the relationship between the qibla and urban structure. In many if not most traditional Islamic cities, the direction of the religious structures and the axis of the street systems – and hence the alignment of the cities – all correspond with one another. The significant problem, then, is to explain this relationship and, more importantly, what are the specific influences which determine these patterns and orientations? Do mosques determine the street patterns or does topography determine street orientations and hence even the direction of the qibla and the alignment of the religious buildings? It is important to understand these relationships because the possibility that newly established Islamic cities were laid out in relation to the direction of Mecca is most significant. It would mean that Islam has played a major role in the actual layout of cities, and that a sacred direction and orientation was important in Islamic city planning. Key Words: Qibla, Urban Planning, Islamic City, Iran, Tunisia, Morocco