رویکردی اسلامی به نقد اسطوره ای: گذر سیاوش از آتش و سر گوین و شوالیه سبز
- رشته تحصیلی
- زبان وادبیات انگلیسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1673/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59991
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۲
- دانشجو
- حسین فتحعلی
- استاد راهنما
- مریم سلطان شهدتاج بیاد
- چکیده
- اسطوره به عنوان یکی از موضوعات تحقیق دانشگاهی تا کنون توسط رویکرهای گوناگونی مانند روانکاوانه، انسانشناسی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، مارکسیسمی، و فمینیسمی مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه این رویکردها کمکهای پربار و شایانی را در فهم و تفسیر اسطوره کردهاند، اما هیچ کدام از آنها نتوانسته پاسخگوی تمامی اسطورههای موجود باشد. مسئلهای که در رسیدن به تعرفی شفاف و کاربردی وجود دارد میتواند بخاطر این باشد که در وهله اول برخی از این رویکردها یا تعریفهای متنوعی از خود انسان ارایه دادهاند و یا کلا از این مقوله چشم پوشی کردهاند. بنابراین، برای رسیدن به یک تعریف عملی از اسطوره باید ابتدا تعریف واضح و جوابگویی از انسان داشته باشیم، موضوعی که اسلام به آن جواب داده است. در بسیاری از آیات قرآن کریم، خداوند به تصریح بیان داشته است که او فطرت انسان را خلق کرده است، فطری که قابل تغییر نیست. تعداد زیادی از فیلسوفان برجسته اسلامی بر موضوع فطرت انسان تاکید کردهاند و از آن در مباحث انسانشناسی و اثبات وجود خدا استفاده کردهاند. با این وجود، فطرت انسان تا کنون در مطالعه اسطوره مورد استفاده قرار نگرفته است. بنابراین، این مطالعه سعی دارد تا با نگرشی اسلامی به اسطوره بنگرد و فطرت انسان را نقطه شروع بحث و تفسیر اسطوره قرار دهد. بعد از تعریف و توضیح نظریه فطرت، ما آن را با نظریههای دیگر مقایسه میکنیم تا از این رهگذر شباهتها و مزیتهای نظریه فطرت مشخص شود. سپس، با استفاده از نظریه فطرت داستانهای گذر سیاوش از آتش و سر گوین و شوالیه سبز را مورد بررسی قرار میدهیم، و نمودها و بازنماییهای فطرت انسانی به عنوان درونمایه محوری داستانها مشخص میشود. در قسمت پایانی، پیشنهاداتی برای مطالعات بیشتر در خصوص به کارگیری نظریه فطرت در رویکردهای نقادانه دیگر را معرفی شده است. واژگان کلیدی: اسطوره، نقد اسطورهای، فطرت انسان، نظریه فطرت، سیاوش، سر گوین و شوالیه سبز
- Abstract
- Myth as a subject of academic inquiry has been studied from such different theoretical approaches as Psychology, Anthropology, Structuralism, Poststructuralist, Marxism, and Feminism. Although these approaches have undeniably and fruitfully contributed to understanding and interpreting mythology, none of them can account for all existing myths. The problem in finding a clear and applicable definition for myth can be due to the fact that in the first place some of them have provided us with different definitions of man himself or have dispensed with it altogether. Thus, in order to reach at a working definition for myth one should have a clear and accountable definition for human being, the subject which has been discussed and answered in Islam. In many verses of holy Quran, Allah said that he has originally created the Nature of man, Fetrat, and man’s Fetrat cannot be changed. Many distinguishing Islamic philosophers have emphasized on and made use of human’s Fetrat in many theological subjects like knowing human being and the existence of God. However, human’s Fetrat has not yet been considered in study of mythology. Accordingly, this study attempts to look at myth from an Islamic vantage point and consider human’s Fetrat as a starting point in discussing and interpreting the subject. After defining and explaining the theory of human’s Fetrat, we compare the new theory with previous theories to demonstrate their similarities and its advantages. Then we apply the theory of human’ Fetrat on Syavvash’s Trail and Sir Gawain and Green Knight, finding the manifestations and representations of human’s Fetrat as the central theme behind both stories. In the last section we offer suggestions for further studies with regard to application of the theory of human Fetrat in other critical approaches. Key Words: Myth, Myth Criticism, Human’s Fetrat, Theory of Fetrat, Syavvash, Sir Gawain and the Green Knight