عنوان پایان‌نامه

واکاوی مولفه های هویتی و تجلی آن در مشروعیت بخشی به ساختار قدرت سیاسی



    دانشجو در تاریخ ۰۴ تیر ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "واکاوی مولفه های هویتی و تجلی آن در مشروعیت بخشی به ساختار قدرت سیاسی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3350;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 58701
    تاریخ دفاع
    ۰۴ تیر ۱۳۹۲
    دانشجو
    فاطمه پناهی
    استاد راهنما
    علی اشرف نظری

    هویت یکی از مسائلی است که بخصوص در ایران که در مقاطعی با چالش‌ها و بحران‌های هویتی مواجه بوده‌است، حائز اهمیت خاصی می‌باشد. پژوهش حاضر نگاهی خواهد داشت به مؤلفه‌های هویت ایرانی و همچنین هویت‌پردازی رژیم پهلوی که با عناصر ناسیونالیسم، سکولاریسم، باستان‌گرایی و تجددگرایی مشخص می‌شد. در جریان این هویت‌پردازی، عنصر ایرانی برجسته و عنصر اسلامی کم‌رنگ و به حاشیه کشیده شد. در جریان مبارزات انقلابی، بار دیگر چالش بر سر برتری مؤلفه‌های هویت درگرفت و این‌بار عناصر اسلام‌گرایانه، به خودنمایی پرداخت و گفتمان رقیبی که در برابر گفتمان پهلوی ایجاد شد، گفتمان اسلام سیاسی بود و در آن اسلام به دال مرکزی تبدیل شد. پرسش پژوهش حاضر این است که چه عامل یا عواملی باعث بحران در گفتمان پهلوی و چرخش گفتمانی و هویتی آن به سمت گفتمان جمهوری اسلامی شد؟ در بین گفتمان‌هایی که سعی در هژمونیک کردن خود داشتند، گفتمان اسلام سیاسی (فقاهتی) توانست در پی بحران هویتی که رژیم پهلوی با آن مواجه بود، با دردست داشتن عناصری که باعث تسلط آن شد، به گفتمان برتر تبدیل گردد. برای پاسخ به پرسش مذکور چشم‌اندازی که مبنای کار قرارگرفته است، نظریه‌ی گفتمان ارنستو لاکلاو و شانتال موف می‌باشد. برطبق این نظریه، زمانی که گفتمان‌ها دچار بحران و بی‌قراری می‌گردند با گفتمان‌های غیری مواجه می‌شوند که سعی در معنا دهی به دال‌های بی‌معنا و یا شناور گفتمان رقیب دارند. گفتمان هژمون سعی در ایجاد هویتی براساس گفتمان موردنظر خود دارد. در این پژوهش، هویت برساخته‌ای که یک گفتمان خاص ایجاد می‌کند، مورد بررسی و تأثیر آن بر نهادهای فرهنگی و عمومی جامعه مورد واکاوی قرار می‌گیرد.
    Abstract
    Identity is one of the important issues, particularly in Iran where has been faced with identity challenges and crises at times. The present study will look at Iranian identity elements as well as identity making of Pahlavi regime characterized by elements of Nationalism, Secularism, Archaism, and Modernism. During this identity making, Iranian element was highlightened and Islamic element was faded and marginalized. During the revolutionary struggles, the challenge was once again arisen over the superiority of identity elements and, this time, the Islamist elements showed off; and the rival’s discourse established against Pahlavi’s was the discourse of political Islam in which Islam became the “nodal point”. The research question is that what reason or reasons create crisis in Pahlavi discourse and its discursive and identity evolution towards discourse of Islamic Republic. Among the discourses that tried to make themselves hegemonic, the discourse of Political Islam (jurisprudential) followed by identity crisis facing Pahlavi regime, having the elements that led to its dominance and hegemony, could become the dominant discourse. To answer the foresaid question, the underlying perspective is discourse analysis of Ernesto Laclau and Chantal Mouffe. According to this theory, when discourses are in crisis and restlessness, they are faced with “other” discourses which try to make sense of meaningless and floating signifiers of the rival’s discourse. The hegemony discourse tries to create an identity based on its own desired discourse. In this study, a constructed identity made by a particular discourse and its impact on cultural and public institutions of the society are analyzed.