عنوان پایان‌نامه
مضامین مشترک در آثار صادق هدایت و امیل سیوران
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 1926;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59560
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۲
- دانشجو
- آدلا نیکولتا چیرو
- استاد راهنما
- علی اصغر باباسالار
- چکیده
- صادق هدایت یکی از مشهورترین نویسندگان معاصر ایران است. وی در تحولات نیم? اول قرن بیستم در ادبیات فارسی تأثیر فراوانی گذاشت. امیل سیوران، فیلسوف و مقاله¬نویس کشور رومانی و مقیم فرانسه را نیز مهمترین شکّاک و منتقد فرهنگ قرن بیستم معرفی می‌کنند. در این پایان‌نامه قصد داریم مضامین مشترک آثار این دو شخصیت را با یکدیگر مقایسه کنیم. ممکن است نخستین پرسشی که به ذهن مطالعه‌کننده ناآشنا با آثار نویسنده رومانیایی خطور کند این باشد که «چگونه می‌توان یک داستان‌نویس را با یک مقاله‌نویس مقایسه کرد؟». در جواب باید گفت ما در این پژوهش مقایسه‌ای سبک‌شناختی بین آثار دو نویسنده انجام نمی‌دهیم، بلکه هدفمان پیدا کردن مضامین مشترک مطرح‌شده در آثار این دو است و نیز بر آنیم چگونگی تأثیر زمان و مکانی که صادق هدایت و امیل سیوران در آن می‌زیستند و پیامدهایی را که در اثر برخورد آن دو با فرهنگ جدید غرب پیش آمد و در طرز تفکر، ایده‌ها، ارزش‌ها و کار نویسندگیشان مؤثر بود، بررسی و هدف آنان از نوشتن کتاب‌هایشان را مطرح کنیم. این پایان‌نامه را با بیان زندگی‌نامه و آثار صادق هدایت و امیل سیوران، و بیماری‌هایی که در زندگی دو نویسنده تأثیر گذاشته‌اند، آغاز کرده‌ایم. سپس نظرات این دو را در مورد دنیا، زندگی و هستی بررسی نموده و در بخش آخر به پیدایش نیست‌انگاری و خودکشی پرداخته‌ایم. موضوعاتی مانند مرگ، یأس، ناامیدی، پوچی، شکست، گذر زمان و غیره در این تحقیق مطرح شده‌اند. انجام هر کار پژوهشی در مورد صادق هدایت و امیل سیوران دشوار است، و اگر این مسئولیت را بر عهده گرفته‌ایم، برای این نیست که تمام آثار دو نویسنده را بررسی نماییم، بلکه هدف پیدا کردن راهی برای شناخت هر دو و مشابهت‌های آثارشان است. باید اذعان کرد که امکان اینکه برخی از بخش‌های این تحقیق را به صورت‌های دیگری می‌نوشتیم، وجود داشت و تحقیق ما شاید یکی از این مراحل باشد.
- Abstract
- Abstract: Sadegh Hedayat is considered one of the most famous Iranian writers of the contemporary era. His role in the literary developments that occurred in the first half of the twentieth century was not an insignificant one. Emil Cioran, a Romanian philosopher and essayist who lived in France was introduced as the most important skeptic and literary critic of the twentieth century. For the person who is not familiar to Emil Cioran’s literary work and who wants to read this research it is possible that the first question that may occur could be „How is it possible to compare a short novel writer with an essayist?” But our purpose in writing this thesis was not to compare the style of the two writers, but finding common themes that are discussed in their works. In this project we intend to understand how the historical period and the environment in which Cioran and Hedayat lived and how facing with the new culture of the West influenced the way of thinking, ideas, values and the literary works of the two authors and which was the purpose in writing their books. In the present article we started with an introduction in Sadegh Hedayat and Emil Cioran’s life and works and we presented the diseases that affected the two authors’ lifes. After this we continued with the presentation of the two writers’ theories about the world, life and universe. In the final part of our research we have dealt with subjects like the emersion of nihilism and suicide. Topics such as death, despair, disappointment, futility, failures, and time are discussed too in this research. All research work about Sadegh Hedayat and Emil Cioran is a risky one, and if we took this responsibility, it is not because we wanted to make a research about all the literary works of the two authors, but because we wanted to open a door in order to familiarize the readers with the authors and find the similarities of their works. We are aware that some parts of our research may could have been written in another forms and our research is perhaps one of the Steps.
