عنوان پایان‌نامه

بررسی خاموشی در مثنوی



    دانشجو در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۹۲ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی خاموشی در مثنوی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زبان و ادبیات فارسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4647;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4647
    تاریخ دفاع
    ۳۱ تیر ۱۳۹۲
    استاد راهنما
    منوچهر اکبری

    انسان موجودی دو بعُدی است. بُعد جسمانی¬اش مربوط به امور مادی می¬شود که او به واسطه¬ی حواس پنجگانه¬ی خویش آنها را درک می¬کند. اما بُعد معنوی و روحانی¬اش خارج از امور مادی است و مربوط به عواطف و احساسات اوست. همین دو بُعدی بودن انسان برایش دو گونه زبان آفریده است. زبانی مادی که در سیطره¬ی حواس پنجگانه او هستند و زبانی معنوی و روحانی که تحت احساسات و عواطف او قرار می¬گیرند. بنابراین گزاره¬ها دو گونه¬اند: 1)گزاره¬هایی که ما به ازای بیرونی دارند. 2)گزاره¬هایی که ما به ازای بیرونی ندارند. گزاره¬هایی که ما به ازای بیرونی دارند دارای زبانی جهانی¬اند زیرا تمام افراد آدمی در حواس پنجگانه،¬مشترک هستند. حال آنکه گزاره¬هایی که ما به ازای بیرونی ندارند دارای زبانی فردی و خصوصی هستند و با قاطعیت نمی¬توان گفت که حتی دو تن از یک پدر و مادر نسبت به گزاره¬های احساسی، عواطف و عکس العمل یکسانی داشته باشند. وقتی از این منظر به مثنوی مولانا می¬نگریمو گزاره¬های آن را بر می¬رسیم در می¬یابیم که گزاره¬های مثنوی، مادی نیستند و مولانادر اثر خویش با جماداتی از نوع سنگ و درخت و فلز سر و کار ندارد. مولانا با جهانی سر و کار دارد که به کلی با جهان مادی متفاوت است. سعی او بر این است که مخاطب را به این دنیا دعوت کند. نخستین تلاش او برای همراه کردن مخاطب این است که جریان علّی و معلولی را، که بر خرد انسان حکمرانی می¬کند، بر هم زند. بنابراین خاموش کردن گوش و چشم و زبان و به تبع آن عقل (این دهان را بستن برای گشوده شدن دهانی دیگر، چشم¬ها را شستن و جور دیگر دیدن) تنها راهبر آدمی است به جهانی که مولانا انسان را بدان فرا می¬خواند. کلمات کلیدی: مثنوی معنوی، مولانا، خاموشی، متافیزیک، محسوس، نامحسوس
    Abstract
    Human being is a two-dimensional creature; his physical dimension is related to the material affairs that he perceives through his five senses; his non- physical and spiritual dimension, however, is outside of material affairs and relates to his feelings and emotions. This two-dimensionality has created two kinds of language for him. A material language that is in the domination of his five senses, and a spiritual and divine language that is under his feelings and emotions. Therefore, propositions are of two kind: 1) the propositions that have outside representation, and 2) propositions that do not have outside representation. Propositions that have outside representation have a universal language, since all human beings are common in the five senses. While propositions that do not have outside representation have a personal and private language, so much so that we cannot say with certainty that even two persons of the same parents have the same feelings, and reactions to emotional statements. When we look at Masnavi Manavi from this perspective and evaluate its propositions, we find that the propositions of Masnavi are not material and that Rumi is not involved in his work with elements of type of stone, wood, and metal. . Rumi is dealing with a world that is completely different from the material world. His attempt is to invite the audience to this world. His first attempt to accompany the audience is to overcome the causality that governs the human mind. Therefore, silence of the ears, eyes and tongue and consequently reason (closing the mouth to open another mouth, washing the eyes and seeing differently) is the only man's guide to a world that Rumi calls on mankind to. Keywords: Masnavi Manavi, Molana, Silence, Metaphysics, Tangible, Intangible