عنوان پایاننامه
وصیت شفاهی
- رشته تحصیلی
- حقوق خصوصی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس کیش شماره ثبت: 1319;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61462;کتابخانه پردیس کیش شماره ثبت: 1319;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61462
- تاریخ دفاع
- ۲۵ بهمن ۱۳۹۲
- دانشجو
- میلاد جهانبازی گوجانی
- استاد راهنما
- حسن بادینی
- چکیده
- یکی از جلوههای بارز از حقوق طبیعی افراد، نهاد وصیت است. نهادی که با وجود پارهای از تفاوتها در تمام نظامهای حقوقی پذیرفته شده است. در طول حیات قانون مدنی، ابتدا قانون راجع به تنظیم وصیتنامه و پس از آن، قانون امور حسبی از دریچه قانونگذاری گذشته و وارد نظام حقوقی ما شده است، و وصیت را به یک عمل حقوقی تشریفاتی تبدیل نموده که باید مطابق با ماده 276 ق.ا.ح تنظیم گردد. یکی از شیوه های مرسوم وصیت، خارج از شکلهای مقرر سه گانه ق.ا.ح، وصیت شفاهی است. وصیتی که موصی خواست و اراده خود را شفاها بر زبان جاری می سازد. این شکل از وصیت تنها یکی از صور وصیت محسوب میشود، که تفاوت چندانی از لحاظ ماهیت، با وصیت به صورت عام ندارد. وصیت شفاهی ریشه در فقه دارد و در عرف بیشتر مورد توجه است، در حالیکه قانونگذار آنرا تنها در موارد فوق العاده پذیرفته است. به همین دلیل حجم قابل توجهی از دعاوی امور حسبی در زمینه وصیت را به خود اختصاص داده است، و پس از انقلاب اسلامی موجب صدور آراء متفاوت و متعارض از دستگاه قضایی گردیده است. در صورتیکه شاید بتوان با استناد به اصل حاکمیت اراده و نیز اصل صحت، وصیت شفاهی در موارد عادی را نیز معتبر دانست. وصیت شفاهی با استناد به ماده 291 ق.ا.ح ماهیتی غیر نافذ پیدا نموده است، که جز با اقرار افراد ذینفع در ترکه نمی توان آنرا معتبر شناخت. در حالیکه شاید بتوان با شهادت شهود و ادله دیگری که در این زمینه وجود دارد، آنرا در موارد عادی نیز، معتبر قلمداد نمود. در هر صورت نگارنده در این پژوهش در صدد است که، به بررسی مفهوم و ماهیت این نوع از وصیت و نیز جایگاه آن در قانون و عرف و همچنین آثار و احکام آن بپردازد.
- Abstract
- One of the evident aspects of the natural human rights is the institution of the testament, an institution which, in spite of some differences, has been accepted in various legal systems. During the lifespan of the Civil Law, the legislations regarding testament formulation and, thereafter, Probate Law, have been enacted and entered the Legal System which made testament turn into a formalistic legal action which in ordinary cases should be in the forms explicitly prescribed by law which should be formulated according to article 276 of the Probate Law. One common testamentary practice, beyond the triple established forms of Probate Law, is the oral (nuncupative) testament, where the testator makes his/her own desire and will by word of mouth only. This is solely considered one type of testament with no significant difference in terms of nature with the testament in general. Oral (nuncupative) testament is rooted in Islamic jurisprudence and is more frequent in Urf / laic system. This is while legislator has accepted it only in extraordinary cases. Thus, it has assigned a considerable number of probate litigations regarding the testament and, after the Islamic Revolution, it has led to the issuance of various and conflicting decrees by the Judicial System. However in ordinary cases the oral testament may be regarded valid in reference to the Principle of Will Sovereignty and the Principle of Accuracy. The oral testament, in reference to article 291 of the Probate Law, has become inoperative so that it may not be regarded valid except when acknowledged by beneficiaries of patrimony. While, it may be considered valid in ordinary cases when it is made before witnesses and with considering various comments available in this respect. However, in the present paper the author is to study the concept and nature of this type of testament and its position in law and Urf / laic system as well as its relevant effects and decrees. Keywords: oral testament, written testament, legal action, contractual, consensual