عنوان پایان‌نامه
تاثیر ساختارهای سیاسی و اجتماعی بر تحول ادبی دوران مشروطه
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3180;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55573
- تاریخ دفاع
- ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
- دانشجو
- مجتبی نیک فرجام
- استاد راهنما
- احمد خالقی دامغانی
- چکیده
- هنر و ادبیات در هر جامعه¬ای نمی¬تواند جدای از ساختارها و تحولات سیاسی اجتماعی معاصر خود رشد و گسترش یابد. البته این جمله حکم صادر کردن در مورد هنر و ادبیات نیست، بلکه استثنائاتی نیز در تاریخ هنر وجود دارد. در ایرانِ اواخر قرن نوزدهم میلادی ادبیات و به خصوص شعر، تحت تأثیر سیاست و اجتماع و هم¬چنین آراء و افکار روشنفکریِ مدرن که خود متأثر از ساخت سیاسی اجتماعی بود، کارکردی سیاسی اجتماعی و معترضانه پیدا کرد. ادبیات به سمت مفاهیم مدرنی هم¬چون ملت، ناسیونالیسم، وطن (به معنایی مدرن) ذیل کلیتی رئالیستی حرکت می¬کند که در تاریخ ادبیات ایران سابقه¬ای از آن دیده نمی¬شود. هم¬چنین ما در این پژوهش سعی کرده¬ایم چگونگی تحولِ کارکردی و مفهومی ادبیات در قبال مخاطب، یعنی حرکت آن از دربار به سمت توده¬ی مردم را نشان دهیم.
- Abstract
- Literature and Art in any society could not develop regardless of its contemporary socio-political developments and structures. By saying this we are not going to issue a general verdict since there are some exceptions in the history of Art. In Iran, in Late 19th century, Literature especially poetry was influenced by politics and society and the ideas and thoughts of modern intellectuals who themselves were under the influence of socio-political developments. Thus, Literature embraced a socio-political and a protest function as well. In this period, under realistic frame work, literature moves toward some specific modern concepts such as Nation, Nationalism and Homeland which is an unprecedented event. In this thesis, we have tried to demonstrate the functional and conceptual evolution of Literature towards the audience i.e. a move from Darbar to the Mass.
