عنوان پایان‌نامه

انسان شناسی فضای خانگی شهری از تخیل تا واقعیت (مطالعه دو گروه خویشاوندی در شهرهای تهران، کرج و قزوین)



    دانشجو در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "انسان شناسی فضای خانگی شهری از تخیل تا واقعیت (مطالعه دو گروه خویشاوندی در شهرهای تهران، کرج و قزوین)" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 57248;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4556
    تاریخ دفاع
    ۱۷ خرداد ۱۳۹۱
    استاد راهنما
    ناصر فکوهی

    انسان‌شناسی فضای خانگی یکی از حوزه‌های جدید این رشته در سطح جهانی است و طبیعتا انسان‌شناسان در این حوزه هنوز مطالعات زیادی انجام نداده‌اند. در ایران نیز مطالعات انسان‌شناسی بر خانه بیشتر معطوف به خانه‌های روستایی یا خانه‌های شهری واجد ارزش تاریخی است. در این بین خانه‌های معمولی و معاصر شهری و نیز تصاویر ذهنی انسان‌ها درباره اشکال مطلوب این تیپ از خانه‌ها هنوز موضوع هیچ مطالعه فرهنگی‌ای نبوده‌ است. در مقابل معماران بسیار به موضوع خانه پرداخته‌اند اما اغلب بررسی‌های آن‌ها براساس ایده‌ها و دید کارشناسی خودشان بوده است. این پژوهش قصد دارد خانه‌های شهری را از منظر انسان‌های ساکن در آن‌ها (و نه کارشناسان سازنده و طراح) به نقد کشیده و به سمت ارائه تصویری مطلوب از خانه‌های شهری حرکت کند. به عبارت دیگر مسئله اصلی آن، چگونگی خانه‌هایی است که ساکنان می‌خواهند و آن چیزی است که برایشان ساخته می‌شود. به این منظور با حرکت از مفهوم سکونت اصیل به معنای هایدگری آن، با تاکید بر فضاهای ثابت در تقسیم‌بندی ادوارد هال و نیز آموزه‌های آموس راپاپورت درباره ارتباط ذهن و فرهنگ با ساختن، سعی بر پیاده‌سازی برخی مفاهیم شهرسازی در حوزه فضای خانگی بوده است. در این‌جا از نظریه «محیط‌های پاسخ‌ده»، دو مفهوم «تنوع فضایی» و «نفوذپذیری» وام گرفته و بر مبنای آن، پژوهش‌های میدانی صورت‌بندی شده است. برای عملیاتی‌سازی این پژوهش نیز، یک گروه خویشاوندی ساکن در شهرهای تهران، کرج و قزوین انتخاب و با روش‌هایی کیفی، ساکنان و بناها مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. نتایج پژوهش، ارائه تعریفی برای خانه از منظر ساکنان و نیز تهیه دو مدل مفهومی از تنوع و نفوذپذیری فضایی مطلوب برمبنای شاخصه‌های فرهنگی است. همچنین این پژوهش گویای آنست که خانه‌های ساخته شده در حدفاصل سال‌های 70-50 همچنان به لحاظ فرهنگی، پاسخگوی نیازهای ساکنانشان هستند و درمقابل، خانه‌های ساخته شده در دهه اخیر که عموما مهندسی‌ساز و دارای نقشه‌های طراحی هستند از مطلوبیتی به مراتب پایین‌تر برخوردارند. پژوهش درنهایت، اشاره‌ای به برخی تغییرات رفتاری حاصل از این شیوه ساخت‌وساز جدید دارد که از آن جمله می‌توان به ایجاد یک قشر اجتماعی جدید از صاحب‌خانه‌های سرگردان، فرسایش سرمایه‌های اجتماعی، رشد فرهنگ مصرفی، کم‌رنگ شدن فضاهای شناختی و بی‌معناسازی درون در مقابل بیرون اشاره کرد. واژگان کلیدی: انسان‌شناسی، فضای خانگی، معماری، فرهنگ، مطلوبیت، تنوع فضایی، نفوذپذیری، راپاپورت، هایدگر، قزوین، کرج، تهران.
    Abstract
    Domestic space is a new branch of anthropological studies and there are not many studies about it. In Iran, most anthropological studies on this subject refer to rural houses or historical urban houses. Thus, nobody studies cultural dimensions of usual and contemporary houses or people’s imaginations about type ideals of them until now. Against, architects much have worked on house topic, But often according to their approaches. This study tries to understand urban houses according to resident’s ideas (not builders or designers). It also tries to study contemporary houses critically and traces a type ideal of urban house. In other words, its main question is what kind of houses is desirable for residents and what houses are built for them. This study has powered by Martin Heidegger’s idea about dwelling, Edward T. Hall’s theory about fixed-feature space and Amos Rapport’s ideas about culture and building. This study has applied some concepts from urban studies for domestic space. I have borrowed two concepts from “Responsive environments”: “special variety” and “permeability”. As operational stage, I have selected one family group that Resident in Tehran, Karaj and Qazvin cities. I studied them and their houses with qualitative methods. As a result of this study, we understand resident’s definitions of house and get two conceptual models about ideal special variety and permeability according to cultural features. Also it concludes houses that built in 1350-1370 decades culturally better respond to resident’s needs. Against, houses that built in recent decade (that have built by engineers and designers) have less utility for residents. This study finally, refer to some behavioral changes that relate to these houses, such creation of a new social class as “wanderer landlords”, reduction of social capitals, increase of consumption culture, reduce quality of domestic space against outside. Key words: Anthropology, domestic space, Architecture, culture, ideal, real, special variety, permeability, Qazvin, Karaj, Tehran.