عنوان پایاننامه
بررسی چشمه های حکمت نوری و تجلی انوار الهی در دل عارف در متون منثور عرفانی تا قرن هفتم با تکیه بر نظریه نوری شیخ اشراق
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 1652;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53805
- تاریخ دفاع
- ۲۸ تیر ۱۳۹۱
- دانشجو
- مجتبی صوفی
- استاد راهنما
- عبدالرضا سیف
- چکیده
- شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق از از چهره های برجسته حکمت، فلسفه و عرفان در فرهنگ ایران است که در قرن ششم بر پایه کشف و شهود فلسفه ای را پایه گذاری کرد که تحولی شگرف در تاریخ فلسفه و حکمت ایران زمین به وجود آورد. او فلسفه خود را حکمت اشراق نامید. حکمت اشراق یک جریان فکری نیرومند است که در پرتو اندیشه های شیخ شهاب الدین سهروردی به منصه ظهور و بروز رسید و مورد توجه بسیاری از نویسندگان و عارفان و اندیشمندان بزرگ اسلامی واقع شد. حکمت اشراق سهروردی هم فلسفه هست و هم فلسفه نیست. فلسفه است از این جهت که به عقل اعتقاد دارد، اما عقل را تنها مرجع شناخت نمی داند. عرفان است از این نظر که کشف و شهود و اشراق را شریف ترین و بلند مرتبه ترین مرحله شناخت می داند. بحث نور شناسی یکی از عناصر اساسی در حکمت اشراق است. اگر حکمت اشراق سهروردی را «حکمت نوری» بنامیم سخنی دور از واقعیت نیست.سهروردی از اشراقات و افاضات عالم معنی بر خداوندان تجرید به نور تعبیر می کند و رابطه انواع نورها را با مراتب سالکان و حالات رو حی و معنوی آنها یادآور می شود. این طرز تفکر در نوشته های عرفا و نویسندگان قبل و بعد از سهروردی سابقه دارد و در جای جای آثار عرفا و نویسندگان ایرانی می توان رگه های این تفکر را به وضوح دید. ما در این رساله پس از نگاهی اجمالی به زندگی و آثار سهروردی، ابتدا به سرچشمه های حکمت اشراق اشاره می کنیم و در فصل چهارم به جستجوی نور در حکمت سهرودی پرداخته ایم و نهایتاً در فصل پایانی با اشاره به آن بخش از آثار عرفا و نویسندگان ایرانی که در آنها به مبحث نور پرداخته شده است به وجوه شباهت اندیشه ای سهروردی و عرفای مذکور می پردازیم. حوزه فعالیت ما در این تحقیق آثار منثور عرفانی تا قرن هفتم هجری است. کلمات کلیدی: شهاب الدین سهروردی، اشراق، حکمت نوری، نور، کشف و شهود، تجلی، عرفان
- Abstract
- Shahab Eddin Sohrevardi known as Sheikhe Eshragh is such as prominent personages of wisdom, philosophy and Gnosticism in Iran culture who established a philosophy on the basis of intuition and discovery in sixth century which created glorious evolution in wisdom and philosophy history of Iran. He named his philosophy, theosophy. Theosophy is a powerful intellectual flow that appealed in the light of Shahab Eddin Sohrevardi ideas and drew many prominent Islamic authors, Gnostics and scientists' attention. Sohrevardi's theosophy is both philosophy and is not philosophy. It is philosophy because he believes in intellect, but he does not know intellect only understanding reference. It is Gnosticism because he knows discovery, intuition and illumination, the most virtuous and the most top level of knowledge. Philosophy is one of basic elements in theosophy. If we name Sohrevardi's theosophy as optical wisdom, it is not unreal speech. Sohrevardi interprets the world of spirit illuminations and effusions to light and he reminds relation of the various of lights with wayfarer degrees and their spiritual and intellectual states. There is this way of thinking in authors and Gnostics writings after and before Sohrevardi and we can find steaks of this thinking in Iranian author and Gnostic works. We, in this essay, after a brief look at Sohrevardi's life and works, first we refer to sources of illumination wisdom and in fourth chapter we address to seeking of light in Sohrevardi's wisdom and finally with referring to that section of Iranian authors and Gnostics in which has been addressed light discussion, we address to Sohrevardi and mention Gnostic's ideas similarity. Our activity area in this research is theosophy prose works until Hejria seventh century. Key words: Shahab Eddin Sohrevardi, illumination, light wisdom, light, discovery and intuition, revelation, Gnosticism.