عنوان پایان‌نامه

زنده بینی یا آنیمیسم در حکایات و داستان های صوفیان در متون نظم و نثر صوفیان از آغاز تا پایان قرن هشتم



    دانشجو در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۱ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "زنده بینی یا آنیمیسم در حکایات و داستان های صوفیان در متون نظم و نثر صوفیان از آغاز تا پایان قرن هشتم" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    زبان و ادبیات فارسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 1767;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55904
    تاریخ دفاع
    ۲۶ شهریور ۱۳۹۱

    یکی از نمودهای ادبیات تطبیقی بررسی آرکی¬تایپ¬ها یا کهن¬الگوهاست که در ناخودآگاه جمعی بشر حضوری فعال دارند. این الگوهای ازلی پای? همه آیین¬ها، ادیان و کردارهای اقوام گوناگون بوده و تا عصر حاضر نیز دوام یافته¬اند و در اسطوره¬ها حضوری آشکار دارند؛ زیرا اسطوره¬ها مسند حکومت ناخودآگاه هستند. یکی از ابتدایی-ترین باورهای بشر که نقشی اساسی در خلق اساطیر داشته است آنیمیسم یا زنده¬بینی است. در روزگار زنده¬پنداری یا آنیمیسم بود که اولین افسانه¬ها ساخته شد. افسانه-هایی که اشخاص داستان در آن¬ها همچون انسان ها دارای زندگی و روح بودند و همانند انسانها سخن می¬گفتند و به تفکر می¬پرداختند. به طور کلی در این عهد این اعتقاد وجود داشت که هر چیز و هر جسم، دارای روح و روانی است که این ارواح می توانند در سرنوشت انسان موثر باشند. از سویی دیگر معانی عرفانی، از بسیاری جهات با اسطوره پیوند تنگاتنگ می¬یابد که این امتزاج را می¬توان در متون عرفانی به خوبی مشاهده نمود و از آنجا که داستان¬ها و حکایات صوفیانه بدور از هیاهوی اختلافات در تعاریف مبهم و غبارآلود و بحث های طویل کلامی و فلسفی، امتزاج این الگوهای ازلی را در همه شئون زندگی عرفا و اجتماعشان، نمودار می¬سازند، می¬توانند به عنوان بهترین منابع در بازنمایی کهن¬الگوها و اعتقادات اصیل ابتدایی انتخاب شوند. پژوهش حاضر نیز به منظور نشان دادن هرچه بیشتر و بهترِ نمود این مفاهیم در قالب اعتقاد به آنیمسم یا زنده¬بینی، به نگارش درآمده است و سعی شده است اشتراکات، امتزاج¬ها و ارتباط¬های چندگانه که نمودی از ناخودآگاه جمعی و کهن¬الگوهاست در داستان-ها و حکایات صوفیانه ارائه و جایگاه این عناصر در ادبیات تبیین گردد. کلیدواژه¬ها : ناخودآگاه جمعی، آرکی تایپ، آنیمیسم، زنده بینی، جاندار پنداری، روح، روان، طبیعت، ماوراء طبیعت.
    Abstract
    An aspect of comparative literature is to examine archetypes which are actively involved in collective unconscious. Such long-lasting patterns have been the foundation of all religions, creeds, and deeds of different ethnic groups with continued presence in the present age and clear manifestation in myths which serve as a territory for collective unconscious. An early belief of human that has played a significant role in formation of myths is animism. Many ancient myths date back to the age of animism when characters of stories lived, spoke, and thought as living humans with spirit and consciousness. In general, people of that age believed that any object and being had spirits which influenced human destiny. On the other hand the interconnectedness of myths and mystical concepts were clearly portrayed in mystical writings. Sufis stories and anecdotes can be used as the best available representation patterns in all dimensions of mystic lives and communities far from controversies arising out of unclear and blurred definitions and lengthy and extensive philosophical and scholastic debates. The present study attempts to describe how these concepts have been expressed by belief in animism, to explore common themes, interactions, and multifaceted interconnectedness of collective unconscious and archetypes as illustrated by Sufis parables and stories, and to explain the significance of these elements in literature. Keywords: Collective Unconscious; Archetype; Animism; Animatism; Soul; Spirit; Nature; Supernatural.