عنوان پایان‌نامه

دوران/ملت سازی از راه درام:بررسی تطبیقی چشم اندازهای بلند ایبسن و علی نصیریان در ادبیات نمایشی



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۸ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "دوران/ملت سازی از راه درام:بررسی تطبیقی چشم اندازهای بلند ایبسن و علی نصیریان در ادبیات نمایشی" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 43356;کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1355/2
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۸۸

    نقش هنر نمایش در بازیابی هویت ملی چیست و این هنر تا چه میزان در ملی گرایی و ملت سازی اهمیت دارد؟ این پرسش پیوند دهنده تمامی بحث ها در بررسی حاضر است. در این بررسی مقایسه ای دو نمایشنامه نویس از دو فرهنگ و دوره تاریخی متفاوت بررسی می شوند. روشن است که اقلیم های متفاوت به مسائل گوناگون نگاه های متفاوتی دارند. آنچه که در این سیل تفاوت ها به عنوان وجه مشترک به دنبال آن هستیم «نمایش» به مثابه ابزاری برای حرکت به سوی هویت ملی و فرهنگی است. این تحقیق به مقایسه اهداف نمایشی ایبسن (1906-1828) و علی نصیریان (1935/1313) می‌پردازد. مقایسه این دو نمایشنامه نویس در بستر مقایسه دو کشور نروژ و ایران قرار می‌گیرد: نروژ قرن نوزده، که در آن ایبسن جوان کار خود را با چشم اندازی بلند و امید به خلق آثاری که کشورش را به غنای فرهنگی برسانند آغاز می‌کند، و ایران قرن بیست، که درآن علی نصیریان با تاثیر از اندیشه های ملی گرایانه دوره های پیش از خود – به خصوص دوران مشروطیت – ، ایده «نمایش ملی» را مطرح و آن را در آثارش دنبال می‌نماید. در این تحقیق، نمایشنامه پرگنت به عنوان اثری که رابطه ایبسن با ملی‌گرایی نروژ، سیر تحول او و تکامل نگاه ملی‌گرایانه او را می‌نمایاند، بررسی می‌شود. همچنین خواهیم کوشید نشان دهیم که ایبسن در این نمایشنامه با ترکیب شعر و درام و دستیابی به جوهر شاعرانه فرهنگ عامیانه نروژ، بر اهمیت استفاده متعادل و بدون اغراق از فرهنگ بومی و ملی تاکید می‌کند. این اثر با نمایشنامه بلبل سرگشته مقایسه می‌شود؛ نمایشنامه‌ای که در آن نصیریان با بهره گیری از افسانه های بومی و عناصر فرهنگ عامه از جمله زبان، شعر و موسیقی، رویکرد ملی‌گرایانه جدیدی نشان می‌دهد و برای نمایش ملی و عناصر فرهنگ بومی، پویایی ویژه و نقش فعالی ترسیم می‌کند.
    Abstract
    Abstract What is the role of drama in reclaiming national identity? The above question is the central axis around which the whole discussions in the present study revolve. This comparative work studies two playwrights from two different cultures and epochs. It is obvious that diverse geographies have their distinct ways of looking at different issues. In spite of all those differences, we are after a common element: drama. This project investigates the function of drama as a medium in the movement towards national/cultural identity. The study focuses on Ibsen (1828-1906) and Ali Nassirian (1935 -), and compares their dramatic objectives in the context of a detailed comparison between two countries: the nineteenth century Norway where the young Ibsen began his artistic career in search of works which, he hoped, could enrich his country’s cultural identity, and the twentieth century Iran, in which Nassirian, highly influenced by the nationalist context of the previous ages – especially that of the Constitutional Revolution – , developed the idea of “national drama”. This study focuses on Peer Gynt (1867) as a work which manifests Ibsen’s nationalism and its contradictions. We will also try to show how in this work Ibsen combines poetry and drama and approaches the poetic essence of folklore to emphasize the moderate and unbiased use of Norwegian national (folk) culture. Peer Gynt is compared with Bolbol-e Sargashteh (The Wandering Nightingale; 1335/1956), a play in which Nassirian employs folk legends and folk elements such as language, song, and music to show a new nationalist approach, and to depict a dynamic role for drama and its elements. After a brief introduction in Chapter One, we will discuss nationalism, its historic development, and its connection with culture and drama in Chapter Two. Chapter Three focuses on Norway and Iran, their distinct socio-cultural structures, and their nationalist movements. Chapter Four discusses Peer Gynt and Chapter Five st