عنوان پایاننامه
مقدمه و تصحیح نسخه خطی ایضاح احقاق الحق و ازهاق الباطل
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4437;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77053;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4437;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77053
- تاریخ دفاع
- ۲۵ آبان ۱۳۹۵
- دانشجو
- حسین علی حسین
- استاد راهنما
- سید محمد منصور
- چکیده
- کتاب احقاق الحقّ و ازهاق الباطل اثر قاضی نور الله شوشتری( ??? – ???? ه . ق ) را که به عربی نگارش یافته بود؛ میر سید حسین بن میر عبد الوهاب طباطبائی بهبهانی؛ از احفاد سیّد عماد الدّین مطهّر ملقّب به (سیّد فقیه) صاحب بقع? معروف در بهبهان است. از افاضل علمای دولت صفویّه و معاصر شاه سلیمان صفوی (???? – ???? ) است. وی به دستور وزیر وقت،میرزا محمّد ملقّب به سعد الدّین محمّد وزیر کل خراسان و هَرَات در روزگار شاه سلیمان صفوی بود « احقّاق الحقّ و ازهاق الباطل» قاضی نور الله شوشتری را به فارسی ترجمه کرد و ایضاح احقّاق الحقّ نامیده، و دیباج? کتاب را به نام شاه و وزیر یاد شده موشّح کرد. نسخه« ایضاح احقّاق الحقّ » تنها نسخه کتاب و نسخ? نادر است. بنابراین در تصحیح آن در درج? اوّل بر نسخه چاپ سنگی کتاب که نگاشته ابوالقاسم خوانساری بوده، و در تهران به چاپ رسیده اعتماد کرده ام. علاوه بر آن تصحیحات و تعلیقات آیت الله مرعشی نجفی ـ رحمه الله ـ نیز لحاظ شده، و به فرهنگ لغات فارسی و عربی نیز در نوشتن صحیح کلمات و اصطلاحات مراجعه شده است. مهمترین این فرهنگ ها « لغت نامه دهخدا » اثر علاّمه علیّ اکبر دهخدا. و « معجم مقاییس اللغه » اثر احمد بن فارس بن زکریا، و همچنین کتب روائی و تفسیری و کلامی دیگری، که به آنان اشاره کرده در منابع این رساله استفاده کرده ام. در ابتدا شرح حال مؤلف و معرّفی اثر دیگر وی راآوردهام، و سپس به تصحیح و تحقیق نسخ? خطی پرداخته ام . جهتروانسازیمتن،پارگرافبندی،ثبتعلایمنگارشی،ومعنایلغاتمشکلصورتگرفته،وهمچنین آیات و احادیث و نقل قولهابهمصادراصلیارجاعدادهشدهاست. کلماتکلیدی: نسخ? خطی، ایضاح احقاق الحق، نصیر الدین بهبهانی، ترجمه.
- Abstract
- “Ahqaqul Haq Wa Izhaqul batil” famously known as Ahqalul Haq is a book of Science of Kalam, written by Qazinoor ullah shoshtari , remembered as Shahid II (956-1019), and the method used in this book is the method of Munazarah in which the art of debating is used. Qazi Nurullah, after the address in the introduction of the book,copies the text of the Son of Ruzbehan in complete form, and then brings word to word copy of of Nahjul Haq of Allamah Hilli within sentence : “the writer says- may Allah give him high position- or says “May Allah give him Mercy” and then refutes the son of Ruzbehen with these words: “ Says Nasibi May Allah curse him”. In this book Qazi Nurullah wanted to introduce Shi’at in the context of its roots and branches for those who oppose it; for this he has debated roots and branches of shiat in comparison to Sunni sect on terms of practicality and hence deliberated on eight quests: understanding, thought and imagination, Characteristics of Lord, Prophethood, leadership Imamat, Resurrection, Principles of jurisprudence and quests of Jurisprudence in comparison to Sunni sect as being opposite to Quran and Sunnah. The book Ahqaqul Haq was actually written in Arabic with some translations like Mir Syed Husain son of Mir Abdul Wahhab Hasani al Husaini Tabatabai Bahbahani; the contemporary of Shah Sulayman Safavi (1077-1105). He, under the orders of the Head Minster of time, Mirza Saedudin Muhammad translated Ahqaqul Haq wa Izhaqul Batil into persian and named it Iyzah Ahqaqul haq and dedicated its introduction to Shah and Minster. Syed Nasirudin Tabatabia has brought this in forward and has translated it word to word. This copy of Iyzah Ahqaqul Haq is the only available copy, so the publishing has taken place under the correction made by Abul Qasim Khonsari while as the corrections and captions of Ayatollah Marashi Najafi has also been taken into consideration and the dictionary of Persian and Arabic has been also used to bring forward the perfect copy. The dictionary used is of Mohammad Yadshah nicknamed as Shad, which has got published with the help of Mohammad Dabeer Siyaqi. Also the dictionary of Ali Akbar Dehkada has been used. For the Arabic, Moajam Maqayisul Lugah of Abul Husain Ahmad son of Faris son of Zakariya has been consulted and Lisanul Arab and books of kalam and other necessary books have also been used.