عنوان پایاننامه
بررسی مبانی اقتصادی مسئولیت مدنی زیست محیطی
- رشته تحصیلی
- حقوق خصوصی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4235;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77759;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4235;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77759
- تاریخ دفاع
- ۰۵ مهر ۱۳۹۵
- دانشجو
- فرزانه متوسلیان
- استاد راهنما
- حسن بادینی
- چکیده
- امروزه رویکرد پیشگیرانه نسبت به حوادث زیست محیطی، چه در سطح داخلی کشورها و چه در اسناد و متون بین المللی، اهمیت جدی یافته و این اعتقاد وجود دارد که سیاست گذاری های مربوط به حفاظت از محیط زیست در صورتی موثر است که متضمن چنین رویکردی باشد. در همین راستا مسئولیت مدنی به واسطه کارکرد بازدارنده خود قادر است نقشی پررنگ در مواجهه با خسارات زیست محیطی ایفا نماید. با این حال می توان گفت که ضرورت توسعه و پیشرفت هرگز در سیاست گذاری های کشورها مغفول نمانده و درنتیجه قانون گذاران در تمام حوزه ها از جمله مسئولیت مدنی زیست محیطی، راه حل هایی را مطلوب می دانند که در عین تأمین هدف پیشگیری، بیشترین هم خوانی را با مقتضیات اقتصادی داشته باشد. در این میان اهمیت نگرش اقتصادی به مسئولیت مدنی زیست محیطی را می توان در تلاش برای تأمین همزمان این دو هدف دانست. با این توضیح که نگرش اقتصادی از یکسو بازدارندگی را به عنوان هدف اصلی نهاد مسئولیت مدنی و در مرتبه ای بالاتر از جبران خسارت مورد توجه قرار می دهد و از سوی دیگر بر این نکته تأکید دارد که بازدارندگی به معنای این نیست که تا حد ممکن از وقوع هر حادثه ای جلوگیری به عمل آید. بلکه هدف، جلوگیری از وقوع حوادث به نحوی است که منجر به کارایی اقتصادی شود. لذا در این نوشتار با به کارگیری این شیوه تحلیل تلاش می شود تا ویژگی های نظام کارای مسئولیت مدنی زیست محیطی، ارزیابی و سپس با نظام سنتی مسئولیت مدنی مقایسه گردد. به این ترتیب روشن خواهد شد که نگرش اقتصادی در چه مواردی، تغییر قواعد سنتی را در مواجهه با خسارات زیست محیطی توصیه می کند.
- Abstract
- Over recent decades, it has become apparent that a considerable part of environmental damages cannot be compensated and it is crucial that the curative approach of environmental policies be accompanied by a preventive approach which would limit the damages to what could be compensated. This latter approach may take a number of forms, including civil liability which besides the compensation goal, can provide incentives for careful behavior in potential parties of an accident and serve the aim of deterrence. However, as legislators are highly concerned about the negative effects of prevention on economic development and social welfare; the preventive function of tort law should become compatible with these concerns. In this regard, it seems that using the economic analysis of tort law can be effective. Because on the one hand, deterrence is recognized by the economists as the primary goal of tort law and the central issue concerning the design of its rules and on the other hand, according to economists since care-taking has its price, the deterrent function should be modified in an efficient way. With these points in mind, this thesis will apply the general principles of economic analysis of tort law to the environmental civil liability and tries to illustrate whether or not the current situation of civil liability in Iranian legal system can provide the efficient level of deterrence in environmental accidents and in the case of negative answer, what changes should be made.