عنوان پایاننامه
بررسی ساختار زبانی شطیحات فارسی (براساس روایت روزبهان بقلی شیرازی)
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4512;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80020;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4512;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80020
- تاریخ دفاع
- ۰۱ آذر ۱۳۹۵
- دانشجو
- نگین سادات مژگانی
- استاد راهنما
- روح اله هادی
- چکیده
- شطح یکی از بزرگترین نمایندگان ادبیات عرفانی است و مطالعه و بررسی در ساختار آن میتواند سهم بزرگی در شناخت اسلوب زبان عرفا داشته باشد. مطالعات غیر عینی، تعاریف ذوقی و کلیگوییها موانعی جدّی در راه شناخت صحیح شطحیاتاند که عموماً به نتایج گمراهکننده و قضاوتهایی نادرست و خلاف واقع از این گزارهها منجر میشوند. رایجترین تصور و تعریف از شطح که عموماً در آثار مختلف مورد تکرار و تأکید قرار میگیرد، گزارههای شطحی را صورتی از زبان معرفی میکند که به شدّت تحت تأثیر حالات روحی صوفی و از این رو آشفته و نظم ستیزند؛ در برابر قواعد دستوری مقاومت میکنند و همواره با پارادوکس همراهاند. اساسیترین پرسشی که در اینجا مطرح میگردد این است که چنین تعریفی تا چه میزان قابلاعتماد و منطبق بر واقعیت است. به عبارتی دیگر، آیا شطح حقیقتاً بیانی عاری از هرگونه نظام است و آیا هنجارستیزی و بیان پارادوکسیکال را باید از ویژگیهای ذاتی و جداییناپذیر شطح دانست؟ برای رسیدن به شناختی صحیح از شطح، نخست باید آن را بهمنزلهی یک ساختار زبانی در نظر گرفت و ابعاد گوناگون زبان، اعم از معنا، آوا، دستور و بیان ادبی را در آن مشخص ساخت؛ سپس دادههایی را که در هر ساحت بر اساس مطالعهی عینی و شواهد جمعآوری شدهاند تفسیر و تحلیل نمود. تحقیقی با این رویکرد روشن میسازد که شطح ساختاری زمینهمند و نظامی پویاست که تمام اجزای آن متناسب با هدفی کلی، یعنی بازنمایی تجربهی شهودی شکل یافتهاند.
- Abstract
- Shaath« is one of the most important indicators of mystical literature. Exploring its structure could help us considerably in understanding the pattern of mystic’s language. Non empirical studies, biased explanations and talking around this topic put obstacles in the way of identifying Shaath; they often lead to misleading conclusions and wrong judgmentswhich are in contrast with the truth. The most common assumption and explanation of Shaath, that isusually repeated and emphasized, represents Shaath propositions as a sort of language affected strictly by Sufi’s mental condition, in consequence it is so disordered; it resists to any grammatical regulation and accompanies paradox in all circumstances. Here, we face up to a question: How far can we trust on this explanation?In other words, is it true that Shaath is a disordered language which syntactic disarray and paradoxical exposition must be considered as its innate features?To understand Shaath’s pattern correctly,firstly, we should consider it as a verbal structure and distinguish its dimensions, such as semantics, phonemics, syntax and literary expression; then we should interpret the data gathered based on a practical study. In the light of such analysis, it will be proved that Shaath is a contextualized structure and a dynamic organism whose different parts have been shaped in accordance with its main goal: Representation of intuitive experience. Keywords: Shaath, verbal structure, organism, contextualization, mystic’s language