عنوان پایاننامه
بررسی ایهام و ایهام واره در دیوان خاقانی
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77521;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4406،
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- حسین مستاجران
- استاد راهنما
- روح اله هادی
- چکیده
- کتابها و پایان نامهها در زمینههای بلاغی از گذشته تا اکنون کم نیست. امّا کمتر دیده شده است که یک آرایه بدیعی به طور خاص و همه جانبه و با تمام نمونهها در یک اثر مورد بررسی و مداقّه قرار گیرد. در این پایان نامه به بررسی ایهام در دیوان در یکی از مشهورترین شاعران شعر مصنوع پارسی یعنی خاقانی پرداخته ایم. ایهام علیرغم گستردگی و اهمیت آن در شعر فارسی به اندازه شایسته و بایسته مورد توجّه محققّین و صاحبان فن نبوده است. چنانچه خواهیم دید تا همین اخیر بیشتر بلاغت نویسان قدیم و جدید سخن یکدیگر را به گونهای دیگر یا حتّی به همان شکل پیشین تکرار کردهاند و آن چه مسلم است علیرغم بعضی تلاشهای ارجمند برخی از قدما و متأخرین در تاریخ ادب فارسی، محققان علوم ادبی همپای آفرینندگان پیش نرفتهاند. بنده در این رساله سعی کردم مهمترین روش بدیع یعنی ایهام را در دیوان خاقانی تحلیل و طبقهبندی کنم. برای این کار ابتدا مختصری از زندگینامه پر فراز و نشیب شاعر شروان و نکاتی چند پیرامون آن را آوردهام پس از آن در فصل دوم به بررسی ایهام و تعاریف آن در کتب قدیم و جدید پرداختهام و به شکل گیری و تکامل ایهام و بعضی شگردهای ایهام سازی در دیوان خاقانی توجّه کردهام. همچنین ضرورت بازنگری در تصحیح و چاپ دیوان خاقانی براساس زیباییهای لفظی بویژه ایهام را مطرح کردهام.در فصل سوم همه انواع ایهام های معمول در کتب بلاغی و ایهام های نویافته از قبیل ایهام بعض و ایهام تناسب ترکیبی را با ذکر اغلب نمونه های آن در دیوان خاقانی آوردهام.همچنین در بخش کوتاهی وجود ایهامواره ها در دیوان را مطرح کرده ام. کلیدواژه: ایهام، خاقانی، ایهام بعض، بدیع، ایهامواره.
- Abstract
- There have been a considerable number of books and theses on the rhetorical field since the past time to the present day. But, a rhetorical array has rarely been investigated and scrutinized specifically and comprehensively with all the examples in a piece of literature. In this thesis, ambiguity, which is the most important rhetorical array within the poetry collection of one of most famous poets of Persian poetry, namely Khaghani, has been investigated. Despite the expanse and frequency in the great Persian literature within the hazy history of Iran, ambiguity has not been taken into consideration properly and necessarily by the researchers and experts. As we will see, until recent times most of former and latter rhetoric writers have more or less repeated each other’s word. What is obvious is that despite some precious efforts of ancient and recent researchers in our history, literary researchers have not associated with the creators. In this thesis, I have tried to analyze and classify ambiguity within Khaghani’s collection of poetry as much as possible. In order to do so, first, there is a brief biography of the Khaghani’s life which was full of ups and downs and then some points around it are presented; because I believe that in any discussion about creators and their creations, it is not possible to ignore their personal lives and their society. Any creation has been made by a creator who is influenced by many factors such as environment, studies and personal life. Then in another chapter, we deal with investigating ambiguity and its definitions in old and new books. In chapter three, we consider the formation and development of and some techniques of using ambiguity in Khaghani’s collection. We have also proposed the necessity of reviewing the correction and publication of Khaghani’s collection. In chapter four which is the final chapter, after the definitions and extensive explanation we have presented each and every type of ambiguity that were mentioned or not mentioned in rhetorical books by all its examples in the poetry collection. Keywords: ambiguity, Khaghani, partial ambiguity, rhetoric, appropriateness