عنوان پایان‌نامه
بررسی رابطه هوش سازمانی با خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر کرج
- رشته تحصیلی
- مدیریت آموزشی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 483;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 68803
- تاریخ دفاع
- ۰۷ مهر ۱۳۹۳
- دانشجو
- ماندانا فرخی
- استاد راهنما
- سیدمحمد میرکمالی
- چکیده
- این پژوهش، با هدف بررسی رابطه ی هوش سازمانی با خلاقیت مدیران مدارس متوسطه ی شهر کرج انجام شد. روش پژوهش ، توصیفی از نوع همبستگی بوده است . جامعه آماری تحقیق برای بررسی خلاقیت، کلیه مدیران و برای بررسی هوش سازمانی، کلیه معلمان مدارس متوسطه شهرکرج درسال تحصیلی 93- 92 که تعداد آنها به ترتیب 111و 5724 نفر بوده اند، است. حجم نمونه برای مدیران به روش سرشماری 111 نفر و برای معلمان با استفاده از فرمول کوکران 360 نفر محاسبه گردید . باعنایت به هدف تحقیق مقرر گردید، پرسشنامه خلاقیت بین مدیران و پرسشنامه هوش سازمانی بین معلمان مدارس مذکور به گونه ایی که روش انتساب متناسب رعایت گردد، توزیع شود . همانگونه که ذکر شد ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه است. که ازدو پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرشت و پرسشنامه محقق ساخت خلاقیت استفاده شده است. ضریب پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 81/0 و 86/0 بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزار آماری spss و روشهای آمار توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد ) وهمچنین آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن) استفاده شده است. نتایج تحلیل ها نشان داد که، بین هوش سازمانی و خلاقیت مدیران ، رابطه معنا داری وجود دارد. مولفه "میل به تغییر" دارای بیشترین همبستگی با خلاقیت و مولفه "چشم انداز استراتژیک" هوش سازمانی دارای پائین ترین همبستگی با خلاقیت بوده است. بین مولفه های" سرنوشت مشترک"، " تعهد و خوشبینی" و"هم راستایی و همخوانی " به لحاظ آماری با خلاقیت رابطه معنا داری وجود دارد. درحالیکه بین دومولفه "کاربرد دانش" و "فشار عملکرد" به لحاظ آماری رابطه معنا داری با خلاقیت مشاهده نگردید. هوش سازمانی مدارس متوسطه شهرکرج در وضعیت نسبتا مطلوب و وضعیت خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهرکرج نیزنسبتا مطلوب است.
- Abstract
- The purpose of this research is to study the relationship between the Evaluation of organizational intelligence and creativity in the Karaj city high schools. The method used in this research is descriptive correlation. The participants in this study for organizational intelligence are all high school teachers (who are 5724 people) and for creativity are all administrators (who are 111 people) in the city of Karaj in 1392 -93 school year. The sample unit for teachers according to the Cochran formula is calculated to be 360 people and for administrators according to the Census method is 111 people. In order to get the best result, the creativity questionnaire is distributed among the administrators and the organizational intelligence questionnaire between teachers in a proportional style. As previously mentioned, two instruments are used to collect data: Albrecht Organizational Intelligence and Creativity (designed by the scholar). As a result their reliability coefficient according to Cronbach’s Alpha, reaches 0.81 (for Organization Intelligence) and 0.86 (for Creativity). In order to analyze data, statistical software SPSS, descriptive statistics methods (frequency and the percentage of frequency, standard deviation) and inferential statistics (Spirman correlation) are used. The study shows that there is a meaningful relationship between organizational intelligence and administrators’ creativity. The criteria “appetite for change” has the most correlation to the creativity and the component “strategic vision” of organizational intelligence has the least correlation to creativity. Statistically, there is a meaningful relationship between “shared fate”, “alignment and congruence”, “heart” with creativity, even though no relation can be found between “knowledge deployment” and “performance pressure” with creativity. The organizational intelligence of Karaj high schools seems relatively in good condition as well as the administrators’ creativity in those schools.
