عنوان پایان‌نامه
محل های تقاطع ردها: واسازی مفاهیم جنسیت، مرگ و اصالت در به سوی فانوس دریایی اثر ویرجینیا وولف و شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری
- رشته تحصیلی
- زبان وادبیات انگلیسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 2/1795;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 66915
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
- دانشجو
- محسن اسدی
- استاد راهنما
- مریم سلطان شهدتاج بیاد
- چکیده
- چکیده: واسازی، به¬عنوان یکی از برجسته¬ترین نیروها در تفکر انتقادی دهه¬های اخیر، بر آن است تا ناپایداری هزاران پیش¬فرضی که در حال کار در تفکرمان است را نشان دهد. ژاک دریدا، که عموماً به‌عنوان شارح اصلی آن شناخته می¬شود، اصول اصلی آن را در شاهکار درباره¬ی گراماتولوژی و دیگر آثار خود شرح داده است. با نگریستن از نظرگاه تفکر واسازانه به پیش¬فرض¬هایی که برای قرن¬ها بدیهی انگاشته شده¬اند، فهم جدیدی از جهان به دست می¬آید. در پژوهش حاضر، پس از مرور فرایند شکل¬گیری و تکامل متافیزیک غربی از افلاطون تاکنون، اصول اصلی واسازی توضیح داده خواهد شد. سپس مفاهیم جنسیت، مرگ و اصالت به ترتیب در بافت¬های اجتماعی-تاریخی، هایدگری، و سارتری شرح داده شده و تقابل¬های دوگانه¬ی مبتنی بر این مفاهیم در دو رمان شناخته¬شده¬ی متعلق به سنت¬های ادبی انگلیسی و فارسی به¬نام¬های به¬سوی فانوس دریایی اثر ویرجینیا وولف و شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری برجسته خواهد شد. در هر فصل، با در نظر گرفتن مفهوم مربوطه، بحث خواهد شد که هرکدام از این رمان¬ها در واقع محل تقاطع بسیاری از مفاهیم دیگر بوده و از این رو، رسیدن به درکی قطعی درباره¬ی مفاهیم مورد بحث غیر ممکن است. واژگان کلیدی: واسازی، متافیزیک، جنسیت، مرگ، اصالت، رد.
- Abstract
- Being as one of the most prominent forces in the critical thought of the recent decades, deconstruction purports to reveal the instability of myriads of the presuppositions working in our thought. Jacques Derrida, generally recognized as its main proponent, has expounded its main tenets in his magnum opus Of Grammatology and his other oeuvre. Through the lens of deconstructive thought, there arise novel understandings of the world out of the presuppositions that have been taken for granted for many centuries. In the present study, after reviewing the process of formation and evolution of the western Metaphysics from Plato up to the present, the main tenets of deconstruction will be explicated. Then, the notions of gender, death, and authenticity will be respectively explained in socio-historical, Heideggerian, and Sartrean contexts, and the binary oppositions based on these notions will be highlighted in two renown novels of English and Persian literary traditions, namely Virginia Woolf’s To the Lighthouse and Houshang Golshiri’s Prince Ehtedjab. In each chapter, considering the related notion, it will be discussed that each one of these novels are in fact crossroads of traces of many other concepts; hence, it is impossible to reach to a conclusive perception regarding the notions in question. Key words: deconstruction, Metaphysics, gender, death, authenticity, trace.
