عنوان پایان‌نامه

اقتصاد سیاسی هنر و مسئله دیالوک در فرهنگ عامه



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اقتصاد سیاسی هنر و مسئله دیالوک در فرهنگ عامه" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3685;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65981;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3685;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 65981
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
    دانشجو
    مریم احمدی
    استاد راهنما
    سجاد ستاری

    پژوهش حاضر در وجه نظری خود، با بهره¬گیری از چارچوب نظری ژولیا کریستوا، مفاهیم "امر نشانه¬ای" و "آلوده¬انگاری" وی را با مفهوم "آیرونی" و کارکرد آن در زبان ارتباطی پیوند می¬دهد و به این نتیجه رهنمون می¬شود که کارکرد آیرونی در سطح زبانشناختی، بازتولید چندمعنایی و ابهام است که متناظر با امر نشانه¬ای و جنبندگی معنایی آن می¬باشد و کارکرد آن در سطح روانشناختی، بازتولید تحقیر کلامی و غیرکلامی مخاطب است که متناظر با واپس¬زنی امر آلوده و امر نشانه¬ای مستتر در دل آن می¬باشد. پس می¬توان چنین گفت که آیرونی ترکیب وجه زبان شناختی امر نشانه¬ای ( ریتم، آهنگ، ژست،... ) و وجه روانشناختی آن ( آلوده¬انگاری) است. از دیگر سو، در وجه آماری این پژوهش و در چشم¬انداز فرضیه اول تحقیق، جایگاه آیرونی در بازنمایی زبان ارتباطی روزمره در سریال¬های عامه¬پسند مورد بررسی قرار گرفته و در این راستا، سریال¬های کمدی موقعیت تلویزیونی ایران و آمریکا در نیمه اول دهه ???? خورشیدی ( نیمه اول دهه ???? میلادی) به صورت تطبیقی، مطالعه و میزان کاربرد آیرونی در آنها با یکدیگر مقایسه می¬شوند. به این ترتیب، مطالعات آماری تحقیق جاری درکی نسبی از شدت تخلیه رانه های نشانه¬ای در بازنمایی¬های رسانه¬ای زبان ارتباطی در ایران فراهم می¬آورد که در پیوندی منطقی با رویکرد پژوهشی اقتصاد سیاسی- مطالعات فرهنگی (بازنمایی) قرار خواهد گرفت و روشن خواهد شد که سیاست بازنمایی در سریال¬های مذکور، سیاستی تناقض¬محور (پارادوکسیکال) بوده است، چراکه به هنگام خوانش دیالوگ¬های آیرونیک، جایگاه مسلط و معترض با یکدیگر ادغام شده و خصلتی خودویرانگر می یابند و توامان تک¬صدایی و چندصدایی را بازتولید می¬کنند.
    Abstract
    Having deployed Julia Kristeva’s theoretical framework, this research project aims to connect her notions of “ the Semiotic” and “Abjection” to the function of “Irony” in communicative language, arguing that with regard to the linguistic level, irony reproduces ambiguity and ambivalence which is equivalent to the semantic dynamism of Kristeva’ s Semiotic and respecting the psychoanalytic level, it leads to distrust, skepticism and verbal/nonverbal contempt which is parallel to the whole notion of rejecting the abject and its concealed semiotic inside. Consequently, irony could be recognized as an amalgamation of the Semiotic’s linguistic traits (rhythm, gesture, tone, etc.) and its psychoanalytic side (Abjection). On the other hand, the quantitative dimension of this research project tends to explore the status of irony in the media representation of communicative language in popular TV shows, from the perspective of the abovementioned research hypothesis having been substantiated; accordingly, Iranian and American situation comedies within the first five years of the 1380s ( 2001- 2006) and their application of ironic sentences are comparatively studied to acquire a relative perception of the intensity of the Semiotic released into the media representations of communicative language. This understanding is subsequently linked with the Political Economy - Cultural Studies approach in media studies within which, the aforementioned findings would form the notion of Iranian paradoxical media representation politics, where the hegemonic and oppositional decoding models are integrated into a single entity demonstrating a self-destructive quality which simultaneously breeds monophony and polyphony.