عنوان پایان‌نامه

اقتصاد سیاسی ظهور دولت هفتم در جمهوری اسلامی ایران



    دانشجو در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اقتصاد سیاسی ظهور دولت هفتم در جمهوری اسلامی ایران" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3556;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 62610
    تاریخ دفاع
    ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳

    از سال 1368 همزمان با پایان جنگ، سیاست جدیدی در حوزه اقتصاد ایران توسط دولت سازندگی شروع می شود که به سیاست تعدیل ساختاری معروف است. این سیاست برگرفته از سیاست های نئولیبرالیستی حاکم بر کشورهای پیشرفته در دهه 1980 میلادی است که توسط صندوق بین المللی پول و بانک جهانی (بدون در نظر گرفتن شرایط داخلی کشورها) به کشورهای درحال توسعه نظیر ایران تزریق شد. آنچه در این رساله سعی در اثبات آن داریم این است که برخلاف دلایل رایج در خصوص روی کارآمدن دولت هفتم (سید محمد خاتمی) که نقش طبقه متوسط جدید را برجسته می کنند، ما به این رویداد از نگاه اقتصاد سیاسی (روش مردم شناسی اقتصادی) نظر می کنیم. و با استفاده از نظریه کارل پولانی و آلبرت هیرشمن، آنچه باعث روی کارآمدن دولت هفتم شده است را نه طبقه متوسط جدید، که پدیده مطرودان اجتماعی می دانیم. مطرودان اجتماعی حاصل سیاست های اقتصادی نئولیبرالیستی در ایران دوران سازندگی است. آنها متشکل از اقشار و طبقات مختلف جامعه ایران هستند که در زمان جنگ دارای جایگاه مشخص و امنی بودند (توسط مبادله معاوضه به مثل) ولی با اجرا شدن سیاست های جدید و تغییر شکل مبادله (از معاوضه به مثل و بازتوزیع به نظام بازاری) نه تنها از حوزه اقتصادی، که از حوزه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نیز طرد شدند. لذا طردشدگانهمواره اعتراض را نسبت به مناسبات اقتصادی حاکم برمی گزینند. اعتراض این گروه نسبت به وضع نامساعدشان، در عرصه سیاست و انتخابات، منجر به رأی دادن به معترض ترین فرد می شود. در انتخابات هفتم ریاست جمهوری نیز سید محمد خاتمی با داشتن اعتراضی ترین مواضع نسبت به وضع موجود، توانست رأی مطرودین اجتماعی را برای خود کسب کند.
    Abstract
    As of 1989 and concurrent with the termination of war, a new policy is commenced in Iranian economy by Reconstruction Government, known as Structural Adjustment Policy. This policy was derived from the neo-liberalistic policies governing on the developed countries (without considering domestic conditions of countries) in the decade of 1980 which was injected to developing countries like Iran, by International Monetary Fund and World Bank. In this thesis, we intend to prove that contrary to current reasons concerning the designation of the seventh government (Seyed Mohammad Khatami) which highlighted the role of new middle-class stratum, we pay attention this event from the viewpoint of political economy (economic anthropology method), and by using polany and hirshman’s theory we consider what caused to designate the seventh government the phenomenon of social outcasts, not new middle-class stratum. The social outcasts were derived from the economic neo-liberalistic policies in Iran during the reconstruction. They are comprised of various strata and levels of the Iranian society who had have secure and certain position (by reciprocity exchange) but they excluded by implementing of new policies and deformation of exchange (from reciprocity and redistribution to market system) not only from economic scope but from political, cultural and social spheres. Then outcasts always protest against dominant economic relations. The protest of this group to their unfavorable status in politics and elections division, is resulted in voting the most protesters.SeyedMohammad Khatami who has the most protest positions against status quo in seventh presidential election, he could obtain social outcasts’ votes.