عنوان پایان‌نامه
استقلال سیاست و توسعه دموکراسی در افغانستان
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4086;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74802
- تاریخ دفاع
- ۲۸ بهمن ۱۳۹۴
- دانشجو
- محمدعلی حامدی
- استاد راهنما
- علی رضا ذاکر اصفهانی
- چکیده
- بحث توسعه دموکراسی در افغانستان موضوع جدید و جدی هست. زیرا دموکراسی در این کشور همواره با چالشهای بسیار جدی مواجه بوده است. به جز در مقاطع از تاریخ این کشور که دموکراسی رو به رشد و توسعه گردید تاریخ افغانستان بیشتر با استبداد و ظلم و حکومت های دیکتاتوری صفحات خود را پر می کند. اما با حادثه 11 سپتامبر و فروپاشی برج های دوقلو در نیویورک آمریکا انگشت اتهام را مستقیماً به سمت سازمان تروریستی القاعده و طالبان نشانه رفت. در پی این اتهام با حمله آمریکا و متحدینش حکومت طالبان سرنگون گردید. با کمک جامعه جهانی افغانستان توانست نظام نوین سیاسی مبتنی بر اصول دموکراتیک را پی ریزی نماید. این تحقیق در صدد است که توسعه دموکراسی در افغانستان را با الگویی نظری دانکوارت روستو به بررسی بگیرد. افغانستان پس از برگزاری لویه جرگه اظطراری قانون اساسی تدوین کرد و پس از آن وارد رقابت های انتخاباتی گردید. که با توجه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سه دور و عبور از چالشهای انتخاباتی و حل منازعات سیاسی رقبایی مدعی پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، عبور از بحران در کشور بحران زده افغانستان در قالب نظریه ای دانکوارت روستو تبیین و تحلیل می¬گردد. که در فصل اول به کلیات و مفاهیم پرداخته است. که در دو بخش تقسیم بندی گردیده است. بخش اول به کلیات می¬پردازد و بخش دوم به تعریف مفاهیم و اصطلاحات پرداخته است. فصل دوم به تبیین چارچوب نظری می پردازد که بحث از دیدگاه لیپست و دانکوارت روستو مورد بررسی قرار می¬گیرد. اما دیدگاه منتخب این تحقیق دیدگاه روستو هست که وی معتقد به توسعه سیاسی مستقل از توسعه اقتصادی می¬باشد. فصل سوم به پیشینه تاریخی توسعه دموکراسی در افغانستان می پردازد و مراحل فراز و فرود بحث دموکراسی در این کشور را بررسی می¬کند. که در برخی مراحل تاریخی فضای نسبتا باز سیاسی برای توسعه دموکراسی بوجود آمد. فصل چهارم نیز مقطع از تاریخ افغانستان را بررسی می کند که در آن اختناق سیاسی برکشور حاکم گردید و در واقع فرصت زمانی توسعه دموکراسی به پایان رسیده و مرگ دموکراسی فرارسید. و از آن پس تا زمان پایه ریزی نظام سیاسی جدید در کنفرانس بن هیچ گاه فرصت توسعه دموکراسی در این کشور بوجود نیامد. فصل پنجم نیز به بررسی پایه گذاری نظام سیاسی جدید افغانستان به کمک جامعه جهانی در کنفرانس بن پرداخته است که بعد از مقطع تاریخی شرایط خفقان و آشفتگی سیاسی حاکم بر کشور فصل جدید از شرایط سیاسی حاکم گردید و زمینه رشد و توسعه دموکراسی در افغانستان فراهم گردیده است. تحقیق حاضر نیز فصل پنجم را در قالب نظریه دانکوارت روستو و استقلال توسعه سیاسی از توسعه اقتصادی به پایان می¬برد.
- Abstract
- ندارد
