عنوان پایان‌نامه

استبداد فرهنگ سیاسی غیر وقاق گرا و ظهور استبداد صغیر در دوره مشروطه



    دانشجو در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "استبداد فرهنگ سیاسی غیر وقاق گرا و ظهور استبداد صغیر در دوره مشروطه" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4001;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72515
    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۳۹۴
    دانشجو
    حامد بهاری
    استاد راهنما
    سعید حاجی ناصری

    باپیروزی انقلاب مشروطه در 14 مرداد 1285، نقطه عطفی درتاریخ سیاسی معاصرایران رقم خورد؛ چراکه استبدادلجام‌گسیخته اینک باقانون‌مهارمی‌گشت، استبدادی که ازطریق فرهنگ‌سیاسی غیروفاق‌گرا دربسترفرهنگ‌عشیره‌ای بازپرورده وبازتولیدمی‌گشت، منجربه ظهوراستبدادصغیرشد ودرهشت عرصه‌تنازع خودرانشان می‌دهد. فرهنگ‌سیاسی غیروفاق‌گرا شاخص‌هایی دارد، که آن رااز فرهنگ سیاسی وفاق‌گرا وفرهنگ‌سیاسی‌منازعه‌گرا متمایزمی‌سازد؛ ازطرفی ایران، به‌عنوان یک دولت مستبدشرقی، مهم‌ترین ویژگی‌آن همین استبداد آن است چراکه دولت‌های شرقی به گفته ویتفوگل دارای سه شعبه: یعنی غارت درداخل، غارت‌درخارج، تولیدوبازتولید بوده‌اند؛ حال ممکن است درمقطعی هرسه ویژگی راداشته باشند مانند صفویه یادرمقطعی فقط یکی ازآنها فعال‌باشد یعنی غارت درداخل مانند دوره قاجار، اما این موضوع تغییری درماهیت دولت نمی‌دهد وآن هنوز استبدادی است؛ وازطرفی مابانوعی ازاستبدادروبرو هستیم که بانام استبدادایرانی شناخته‌می‌شود. استبدادصغیردوره‌ای سیزده‌ماهه، که‌درآن یکی ازلجام‌گسیخته‌ترین دوره‌های استبدادی ایران مشاهده‌می‌شود که این‌پایان‌نامه بامدل‌استبدادشرقی درسایه جامعه‌شناسی‌تاریخی سعی‌داردتاازاین بزنگاه‌تاریخی ایران‌معاصر گره‌گشایی شود.
    Abstract
    On august 5th, 1906, a turning point occurred in the contemporary political history of Iran by the victory of constitutional revolution. Because, the unbridled despotism was restrained with law. A despotism that was redeveloped and reproduced through non-consensus-oriented political culture, in the context of tribal culture, was led to rise of minor tyranny and show itself in eight conflict areas. Non-consensus-oriented political culture has indicators that distinguish it from consensus-oriented political culture and conflict-oriented political culture. However, the most important feature of Iran, as an eastern tyrannical state, is its despotism. Because according to Wittfogel, eastern states have three branch: pillage inside, pillage outside, production and reproduction. It's possible that has three features, like Safavids, or just one of them like pillage inside for Qajar. But this does not change the nature and it's still tyrannical. Besides, we encounter with a kind of despotism that is known as Iranian despotism. Minor despotism was a 13 months period, in which one of the most unbridled tyrannical periods of Iran exists. This thesis tries to unravel this historical juncture of the contemporary Iran with eastern tyrannical model under supervision of political sociology.