عنوان پایان‌نامه

بررسی تاثیر نگرش های شغلی کارکنان بر رفتارهای انحرافی در محیط کار با تعدیل گری متغیر عزت نفس



    دانشجو در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تاثیر نگرش های شغلی کارکنان بر رفتارهای انحرافی در محیط کار با تعدیل گری متغیر عزت نفس" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77573
    تاریخ دفاع
    ۲۶ خرداد ۱۳۹۴
    دانشجو
    سعیده استخر
    استاد راهنما
    بی بی مرجان فیاضی

    رفتارهای مخرب که از آن‌ها به عنوان ناقض هنجارهای کاری و اجتماعی یاد می‌شود، پیامدها و آثار منفی جبران ناپذیری برای سازمان‌ها خواهند داشت و متاسفانه در عصر حاضر شیوع این پیامدها و صدمات مالی و غیر مالی آن‌ها با سرعت زیادی در حال افزایش است. لذا در تحقیقات مختلف سعی بر آن شده است تا زمینه‌های تاثیر گذار در بروز این رفتارها مورد بررسی قرار گیرد. در پژوهش حاضر انحرافات رفتاری کارکنان در یک نمونه 357 نفری از کارکنان سازمان امور مالیاتی تهران به عنوان نمونه‌ای از سازمان‌های بزرگ دولتی در کشور از نگاهی تازه‌تر و در پرتو تاثیرگذاری متغیرهای نگرشی همچون رضایت شغلی، حمایت سازمانی ادراک شده، عدالت رویه‌ای و تعدیل‌گری متغیر عزت نفس مورد بحث و بررسی و آزمون قرار گرفته است. سازمان مذکور از حیث اهمیت ماموریت و اهداف، تنوع در پرسنل و رده‌های شغلی، تعداد زیاد پرسنل و ... می‌تواند نمونه مناسبی برای بررسی موضوع پژوهش و علل بروز آن به شمار آید. متغیرهای مطرح شده در مدل مفهومی این پژوهش نیز با توجه به اولویت‌های پژوهشی این سازمان و فضای سازمان‌های دولتی برگزیده شده است. این متغیرها با استفاده از ابزارها و پرسشنامه‌هایی که مورد تایید اساتید صاحب نظر قرار دارند مورد آزمون قرار گرفته و نتایج با توجه به مطالعات صورت گرفته و از طریق روش‌های آماری توصیفی و استنباطی نظیر معادلات ساختاری و تحلیل مسیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند. این نتایج نشان می‌دهد که رضایت شغلی بیشترین تاثیر را در کاهش رفتارهای مخرب داشته و عدالت رویه‌ای و حمایت سازمانی ادراک شده نیز به تناسب متغیرهای جمعیت‌شناختی نظیر جنسیت می‌توانند در بروز این رفتارها موثر یا بی‌تاثیر باشند. لازم به ذکر است که این نتایج نقش تعدیل‌گری عزت نفس را نیز مورد تایید قرار داده‌اند. در انتها نیز با توجه به نتایج حاصل شده، پیشنهادات و راه‌حل‌های ممکن برای بهبود شرایط متغیرهای تاثیرگذار و کاهش رفتارهای مخرب ارائه گردیده است و با شرح محدودیت‌های تحقیق، موضوعاتی برای انجام پژوهش‌های آتی عنوان شده است. بررسی دقیق متغیرهای پژوهش و درک روابط میان آن‌ها می‌تواند گامی موثر در شناخت علل بروز رفتارهای مخرب بوده و صدمات و هزینه‌های وارده به سازمان‌ها را تا حد زیادی کاهش دهد و بدین وسیله مدیران را در بهبود شرایط کار در سازمان‌ها و افزایش بهره‌وری و ران
    Abstract
    Destructive behaviors that are known as violator of business and social norms, have negative implications and consequences for organizations and unfortunately in the present age, spread of these consequences and financial or nonfinancial loss of them is increasing with great speed,. Therefore, it has been tried to examine the effective areas in the occurrence of these behaviors in various researches. In the present study, employees behavioral deviations are tested in a sample of 357 employees in Tehran Tax Organization as an example of large governmental organizations in the country and in light of the impact of attitude variables such as job satisfaction, perceived organizational support, procedural justice and self-esteem with a moderating role. This organization can be a good sample for examining the research's subject and it's causes because of the importance of it's mission and objectives, the diversity in personnel and professions, the large number of personnel and so on. Variables in this research conceptual model have been chosen according to the research priorities of this organization and the atmosphere of governmental organizations. The variables are tested using tools and questionnaires approved by the experts and results are discussed subjected to previous studies and the methods of descriptive and inferential statistics such as structural equation modeling and path analysis. These results indicate that job satisfaction had the greatest impact on reducing disruptive behaviors and procedural justice and perceived organizational support also can be effective or ineffective in the incidence of these behaviors regard to demographic variables such as gender. It should be noted that these results have confirmed the moderating role of self-esteem. Finally, according to the results, suggestions and possible solutions to improve the condition of effective variables and reducing destructive behaviors are proposed and by explaining the limitations of the st