عنوان پایان‌نامه

فتوا و سیاست در دوره قاجاری



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "فتوا و سیاست در دوره قاجاری" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم سیاسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4128;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76072;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4128;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76072
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    داود فیرحی

    فتوای جهاد شیخ جعفر کشفی؛ دو فتوای شیخ مرتضی انصاری درباره¬ی همکاری با جائر و پذیرش ولایت از جانب او؛ فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی؛ فتوای آخوند خراسانی و عبد الله مازندرانی و حاج میرزا خیل به¬تکفیر محمد علی شاه و حمایت از مشروطه؛ رساله¬ی حرمت مشروطه¬ی شیخ فضل الله نوری: برای توضیح چگونگی قرار گرفتن اینها در مناسبات قدرت با الهام از باستان¬شناسی میشل فوکو یک توپولوژی ساخته¬ام. با تعلیق مناسبات معرفت¬شناختی، زبان¬شناختی، منطقی، تاریخ پیوسته¬ی غایتمند، و ساختارهای فراتاریخی که این ششگانه را دربر گرفته¬اند دنباله¬هایی از نشانه¬ها باقی می¬ماند. نشانه¬های تدوین شده آستانه¬ی یک مد خاص وجودند: گفته و همبود آن. من فقه شیعه را به¬عنوان یک توپولوژی گفته – گفتمان توصیف می¬کنم که براساس توپولوژی نقطه – مجموعه در ریاضی ساخته شده است. فقه شیعی به¬عنوان یک گفتمان توپولوژی فضای تفرق مجموعه¬ای از تاریخ¬ها و تاریخیت¬های نامتجانس است، درست مانند فیزیک و روان¬شناسی و فلسفه. فتواها و رساله¬ی¬ حرمت مشروطه کردارهایی گفتمانی¬اند که با هریک مجموعه¬ای از عناصر نامتجانس نشانه¬ای و غیرنشانه¬ای به یکدیگر مفصل بندی شده¬اند. توپولوژی گفتمان نشان می¬دهد که این عناصر، حتی نشانه¬ها تاریخی¬اند. فتواها و رساله¬ی مورد نظر براساس قواعد بیرونگی پوزیتیویته این تاریخیت¬ها در مناسبات سیاسی قرار می-گیرند، نه براساس درونگی سوژه و استعلای دانش. گفتمان به عنوان مد خاصی از تاریخیت نشان می¬دهد که چگونه در دوره¬ی قاجاری فقه شیعی به صورت یک حکومتمندی غیردولتی درآمد.
    Abstract
    It is a topology of Shiite Thought in Qajar age I construct Inspired by Mitchel Foucault's archaeology to description the politicality of five fatwas. Any fatwa is a discursive practice articulates some heterogeneous element – signs and non-signs. Shiite Thought as a discourse is a topology of the space of dispersion of several heterogeneous histories and historicities, not transcendental constitution epistemology defines, just like physics or psychology. I describe the politicality of the fatwas in the positivity of exteriority of histories and historicities, not by reference to interiority of subject and knowledge. By topology of Shiite Thought I describe formation a non-governmental governmentality revived position of holy prophet for Marja, a position that never came off for most of Shiite imams.