بررسی الگوهای زبان شناختی اجتماعی گویش ترکی قزوین و مقایسه آن با گویش ترکی تبریز
- رشته تحصیلی
- زبانشناسی همگانی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 1869;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 57523
- تاریخ دفاع
- ۰۳ بهمن ۱۳۹۱
- دانشجو
- محمدحسین خانی
- استاد راهنما
- علی افخمی
- چکیده
- هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر متغیرهای اجتماعی بر کاربرد دو گویش ترکی آذربایجانی یعنی گویش ترکی قزوین و گویش ترکی تبریز در موقعیت های کلامی مختلف و مقایس? الگوهای زبان شناختی اجتماعی آنها باهم است. داده های پژوهش از نمونه ای شامل 72 نفر به دست آمده است. گویشوران از بین جنسیت های مذکر و مؤنث و از رده های تحصیلی و سنی مختلف انتخاب شده اند. با گویشوران در چهار موقعیت کلامی مختلف مصاحبه به عمل آمد. از بین متغیرهای متعدد ترکی آذربایجانی، چهار متغیر واجی بررسی شدند. اهداف این پژوهش عبارتند از: 1. مشخص نمودن الگوی تغییرات واجی - آوایی در این دو گویش ترکی با توجه به جنسیت، سن، تحصیلات و سبک گفتاری. 2. تعیین فراوان ترین رابطه بین متغیرها و الگوها. 3. تعیین وجود یا عدم وجود نظامی منسجم در گوناگونی گفتاری گویشوران ترک قزوین و تبریز. نتایج بدست آمده از مصاحبه ها در مورد متغیرهای مورد پژوهش وارد برنامه PASW شدند و سپس مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از آماره هایی نظیر جدول میانگین و درصدهای آنان و تأثیر متغیرهای مستقل سن، جنسیت، تحصیلات و سبک در جداول ANOVA و ... تجزیه و تحلیل شدند تا مشخص شود گویشوران مورد مطالعه در جامع? آماری، در مورد هر یک از این چند متغیر چه کنشی از خود نشان داده اند و کنش زبانی اشان پیرو چه الگوهایی است. مشخص شد که زنان گویشور در هر دو گروه گویشور قزوینی و تبریزی میانگین های پایین تری از مردان به دست آورده است؛ به عبارت دیگر پایبندی این گروه به قواعد واجی ترکی آذربایجانی کمتر از مردان است. مشخص شد که در هر دو گروه گویشور با افزایش سن میزان میانگین ها افزایش می یابد. با افزایش سطح تحصیلات مقدار میانگین ها کاهش می یابد؛ ولی چند مورد مشاهده می شود که از این الگو پیروی نمی کنند. در هم? متغیرهای واجی تحت پژوهش با افزایش رسمیت گفتار از مقدار میانگین ها کاسته می شود. بیشترین تغییرات در تبدیل/k/ به /c/رخ می دهد. به عبارت دیگر گویشوران هر دو گروه پایین ترین میانگین ها را در این متغیر وابسته کسب کرده اند. بررسی جداول مربوط به هر دو گروه نشان می دهد که این متغیر تنها متغیری است که گویشوران قزوینی در هم? سبک ها میانگین های بالاتری از گویشوران تبریزی به دست آورده اند. کم ترین تغییرات واجی هم در تبدیل /q/به /g/روی داده است. در این مورد گویشوران قزوینی میانگین های پایین تری نسبت به گویشوران تبریزی به دست آورده اند. تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که گوناگونی گفتاری گویشوران این دو گویش ترکی آذربایجانی تابع نظام منسجمی است؛ به طور مثال: در هم? متغیرهای واجی با افزایش رسمیت سبک ها در پیوستار سبکی از مقدار میانگین ها کاسته می شود.
- Abstract
- This study is concerned with the effects of social factors on the use of two dialects of Azerbaijani Turkish (dialect of Qazvin and Dialect of Tabriz) in different verbal contexts. It is based on the data collected from a sample of 72 Azerbaijani Turkish speakers. The informants were equally divided between the two sexes and were selected from different age and education levels. They were interviewed in four stylistic contexts. Of the numerous Azerbaijani Turkish variables four phonological variables were studied. The aims of this study are: 1. Identifying the patterns of phonological changes in the spoken Azerbaijani Turkish affected by gender, age, education, and speech style. 2. The most common relationship between variables and patterns. 3. Presence or absence of a coherent system in speech variation of Qazvin and Tabriz Turkish speakers. PASW software was used to achieve above mentioned goals. According to the mean, percentage and ANOVA tables it was found that female speakers of Qazvin dialect, and Tabriz dialect both, earned lowermean than males. It was also found that the mean of both speaker groups increases regarding to the increasing of their age. By increasing the level of education of speakers, their mean value decreases, but there are few cases which do not follow this pattern. In the use of all of the phonological variables, by increasing the formality of speech the mean value decreases. Most changes occur in the replacing of /k/ with /c/. In other words, both speakers have earned the lowest mean in this dependent variable. Tables of the two groups' show that this variable is the only variable in which Qazvin dialect speakers have gained higher mean than Tabriz dialect speakers, in all styles. The lowest phonological changes have happened in the turning of /q/ to /g/. In this case, Qazvin dialect speakers have earned lower mean than Tabriz dialect speakers. The analyses of the results of the study show that the speech variations of speakers of these two Turkish dialects are quite systematic. For example: By increasing the formality of the styles on the style continuum, the mean values decrease.