عنوان پایاننامه
تعهد انفاق در روابط بین ارقاب (در حقوق ایران و مطالعه ی تطبیقی در نظام کامن لا)
- رشته تحصیلی
- حقوق خصوصی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4073;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74475;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4073;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74475
- تاریخ دفاع
- ۳۰ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- سمیرا خادملو
- استاد راهنما
- محسن ایزانلو
- چکیده
- خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی پرورش و کمال انسان است. در این نهاد برجسته¬ی اجتماعی است که حس تعاون، همیاری و همبستگی میان افراد انسانی، در فرد تقویت می¬گردد. این احساس تعاون، به ویژه در روابط ناشی از پیوند مقدس خانوادگی و خویشاوندی، نمودی دو چندان دارد. همین حس همیاری و احساس مسؤولیت در قبال اعضای خانواده، موجب شده است که در اکثر نظام¬های حقوقی، «تعهد انفاق» به عنوان ابزار حقوق خصوصی حمایت از افراد ناتوان و مستحق مطرح گردد به طوری که در حال حاضر، تعهد مزبور، در حقوق کشورهای مختلف، از حالت الزام اخلاقی صرف، خارج گردیده و به صورت الزامی قانونی تجلی نموده است. حتی در نظام کامن¬لا، با وجود حکومت عرف و رویه¬ی قضایی، مقررات موضوعه¬ی فراوانی در ارتباط با انفاق به فرزند به تصویب رسیده است. در این پایان¬نامه بر آنیم تا مقررات موجود در باب انفاق به اقارب را در حقوق ایران، با مطالعه¬ی تطبیقی در کامن¬لا –با تأکید بر حقوق کشورهای انگلستان و امریکا به عنوان سرآمد کشورهای این نظام حقوقی- به گونه¬ای تحلیلی مورد بررسی قرار دهیم.
- Abstract
- Family is an essential entity in society and the epicenter of the cultivation and perfection. This prominent social institution strengthens a person’s sense of cooperation, partnership and solidarity among human beings. This sense of cooperation, especially in the sacred ties of family and kinship, has a double manifestation. As a result of the same sense of solidarity and responsibility of the family members, in most legal systems the maintenance obligation has been considered as an instrument of private law to support the rights of needy people. Hence right now, the mentioned commitment in the law of different countries, is not only a mere moral obligation but also has manifested as a legal requirement. Despite having custom laws and judgmental procedures in the common law system, numerous regulations in connection with child maintenance have been approved. In this dissertation, we intend to analytically examine existing regulations in the case of allocating maintenance to relatives in Iranian law with a comparative study in the common law system, particularly with an emphasis on laws in England and the U.S. as pioneers in this legal system