عنوان پایاننامه
قدرت اندیشه ماکیاولی
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2966;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51835
- تاریخ دفاع
- ۱۶ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- مسعود اعتصامی
- استاد راهنما
- سعید حاجی ناصری
- چکیده
- قدرت به عنوان یکی از اساسی ترین مفاهیم سیاسی جهان مدرن عرصه ی تحولات متفاوتی بوده است. تکوین مفهوم قدرت به عنوان هسته سیاست جدید در اندیشه¬ی ماکیاولی، در انقطاع با الهیات مسیحی و فلسفه ی یونانی، در بافتی از مناسبات سیاسی ایجاد شد که نسبتی با شهر خدای مسیحی و مدینه فاضله افلاطونی نداشت. تامل در باب سیاست، به مثابه عرصه¬ی تکوین قدرت در چهارچوب تنش میان نیروهای سیاسی در اندیشه ماکیاولی از مهم ترین مباحث سیاست جدید است. قدرت به مثابه رابطهی میان نیروها، سرشتی را به سیاست می دهد که این راه جدید، گشودن راهی بود که امکان تدوین نظریه آزادی را هموار می کرد. نسبت اقتدار دولت و آزادی شهروندان به عنوان موضوع اساسی اندیشه سیاسی جدید از طریق توضیح اندیشه ماکیاولی در نوع نگاه جدید به قدرت قابل فهم است. این نسبت، در مرحله¬ی بعد با توضیح مفهوم اراده¬ی انسان قابل توضیح است که ماکیاولی با طرح مفهوم «ویرتو» و ارائه¬ی راه¬هایی برای فائق آمدن بر نیروی «بخت» چنین کوششی را انجام داده است. سرشت پویای سیاست و«پایان دوران سنگوارگی» مفاهیم سیاست، پیامد دیگر اندیشه ماکیاولی است که توضیح این روند راه را برای درک علم سیاست جدید باز می کند. سیاست جدید، بدون تردید تنها یک نقطه¬ی آغاز دارد و آن نیکولوماکیاولی است.
- Abstract
- Power as one of the most fundamental political concepts of modern world has been the field of several evolutions .The creation of the concept of power as the core of modern politics on Machiavelli`s thought originated in disruption to Christian theology and Greek philosophy ,that had no relation with Christian “City of God” and platonic “Utopia”. Reflection on politics, as the area of power origination in the framework of intension among political power in Machiavelli`s thought, is one of the most vital discussions in modern politics. The Power as the relationships among social forces, has given such an essence to politics to the extent that this new way, was the opening a new stream which leveled the possibility of formulation of the “theory of liberty”. The proportion of government sovereignty and citizen`s liberty as the basic subject of modern political thought, is comprehensible through explaining Machiavelli`s thought in a new attitude towards power. This proportion, in the next step, is explainable by describing the concept of “Human Will”, and Machiavelli has put this effort by expressing the concept of “Virtu” and finding ways to overcome the power of “Fortune”. The dynamic nature of politics is the other significant outcome of Machiavelli`s thought and explaining this trend will open the way to understanding of political science. Modern Politics, undoubtedly, has one out break and that is Niccolo Machiavelli.