عنوان پایان‌نامه

سه خوانش از یک پدیده : زن نو در جود گمنام اثر توماس هاردی، داستان مزرعه آفریقایی اثر الیو شرینر، یادداشت های کلیدی اثر جرج ایگرتن




    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 2/1261;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 40285
    تاریخ دفاع
    ۱۴ مهر ۱۳۸۷

    چکیده قرن نوزدهم به طور کلی به عنوان خاستگاه جنبش حمایت از حقوق زنان شناخته شده است. این جنبش به منزله تلاشهای منسجمی برای دستیابی به آزادی زنان که در ابتدا به تجربه های مشترک از زندگی میان آنان مربوط میشد شکل گرفت و شناخته شد. به تدریج میان طرفداران آن اختلافاتی که منشا ایجاد تعددی از این جنبشها شد, ظاهر گشت. موج اول حمایت از حقوق زنان در اواخر قرن نوزدهم ادبیات داستانی زن نو را که بحث انگیزترین تصویر از تلاش شخصیت داستان بر ضد عرفهای از قبل تعیین شده و مرد مدارانه جامعه میباشد به وجود آورد. آثار اصلی نویسندگان ادبیات زن نو در فاصله زمانی سالهای 1910- 1880 واقع میشود. این نوع داستان فراتر از یک پاسخ ادبی به تغییرات اجتماعی حاصل از جنبش زنان دوره ویکتوریا طراحی شده بود که خودش را عاملی برای تغییرات اجتماعی و سیاسی پایه گذاری کرد و در عین حال توسط نقش فعالی که بسیاری از نویسندگان حاضر در جنبش زنان اواخر قرن نوزدهم در خلق این نوع داستان داشتند تقویت شد. توماس هاردی از بین نویسندگان مرد و الیو اسکرینر و جرج ایگرتن از بین زنان به خلق آثاری از این دست پرداختند. آنها جزء نویسندگانی هستند که ادبیات داستانی زن نو به آنها نسبت داده شده است. این تحقیق تلاشی است بر پرداختن به مفهوم شخصیت زن نو در سه اثر این نویسندگان که به منظور دستیابی به تشابهات و تفاوتها در روش ارائه این شخصیت ادبی به عنوان پدیده ای درعصر گذر از قرن نوزدهم انجام میشود. همچنین منزلت ادبی و اجتماعی نویسندگان به عنوان عامل مهمی در چگونگی خلق ادبیات زن نو بحث خواهد شد. تمرکز اصلی این تحقیق بر روی زن نو و آرمانهای بی فرجامش است که در تنگنای حاصل از ارائه تصویر زن فرشته خصال یا زن ویرانگر حاکم در قرن نوزدهم گرفتار آمده است.
    Abstract
    Abstract Nineteenth century has been generally considered as the time origin of Feminist movement. At first it was formed and regarded as the cohesive challenges toward women’s emancipation which was initially believed to correspond to a shared experience of life among women. Gradually some differences emerged among its proponents which lead to the concept of feminisms. First wave feminism in the late nineteenth century has produced New Woman fiction which became the most discussed manifestation of characters’ challenge against the pre-established and male-oriented society’s norms. The New Woman writers are those whose main works were published in 1880-1910. This fiction had been planned to be more than a literary response to the social changes brought about by the Victorian women’s movement. It constituted itself as an agent of social and political transformation and was enforced by the active part many writers took in the turn of the century women’s movement. There were also some literary men who involved in creating this new kind of fiction. Thomas Hardy among male writers, Olive Schreiner and George Egerton among females took up this kind of fiction .They are the writers to whom New Woman fiction has been attributed. The present research is an attempt to examine their concept of New Woman character in three fictions by these authors in order to access probable similarities or differences regarding their way of rendering this literary character as a phenomenon of the transition period. In this examination the modernist debate has also been taken up. Of course social and literary status of these authors is a significant element which will be discussed along side their way of creating the New Woman fiction and character. The main focus of this research will be on the New Woman and her frustrated ideals entrapped by rendering a picture of dichotomy of women either being an angel or a destructive femme fatal in nineteenth century.