برسی و معرفی سفالهای اواخر نوسنگی-- اوایل مس سنگی در حاشیه شمال شرق فلات مرکزی
- رشته تحصیلی
- باستان شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 51960;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 39206
- تاریخ دفاع
- ۰۶ مهر ۱۳۸۷
- دانشجو
- شادی گنجی
- استاد راهنما
- حسن فاضلی نشلی
- چکیده
- در پی بررسی باستان¬شناسی دشت¬های شاهرود و بسطام که در سال 1383 به سرپرستی کوروش روستایی انجام شد، موضوع این پایان¬نامه شکل گرفت. این¬گونه به نظر می¬رسید که بخشی از سفال¬های بدست آمده از این بررسی متعلق به فرهنگی است که آن را با نام چشمه¬علی می¬شناسیم. دوره¬ی معروف به چشمه¬علی بر اساس شواهد گاهنگاری نسبی و مطلق، زمانی حدود اواخر نوسنگی و مس-سنگی را شامل می¬شود (این زمان بر اساس تاریخ¬های ارائه شده در چند محوطه¬ی دربردارنده¬ی این دوره می¬باشد)، که ارائه¬ی زمان و دوره¬هایی دقیق¬تر برای آن، نیازمند مطالعات و پژوهش¬های پی¬گیر است. این¬پایان¬نامه با هدف شناسایی، بررسی ویژگی¬ها و معرفی سفال¬های اواخر نوسنگی-اوایل مس¬سنگی در منطقه¬ی شاهرود که علاوه بر سفال نوع چشمه¬علی، سفال ¬های محلی این منطقه را نیز شامل می¬شود، شکل گرفت تا بخشی از این فرهنگ را در مرز¬های شمال¬شرق فلات مرکزی معرفی کند؛ هرچند در جریان کار اهدافی چون بررسی رابطه¬ی نقوش با فرم¬های سفالی در این منطقه¬ و پی بردن به روابط ساکنان آن با فلات مرکزی و جنوب شرق دریای مازندران در اواخر نوسنگی-اوایل مس سنگی، با توجه به این نکته که منطقه شاهرود بخاطر موقعیت جغرافیایی خاص، نقش کلیدی در برهمکنش های مناطق نام برده ایفا می کند (این روابط تنها در چارچوبی که مطالعه سفال ها فراهم میکند بررسی خواهد شد)، نیز مورد توجه قرار گرفت. این پایان¬نامه در 7 فصل با زیرمجموعه¬های هر فصل ارائه شده¬است. بخش نخست به ویژگی¬های جغرایی منطقه¬ی شاهرود اعم از جغرافیای سیاسی، طبیعی و اقلیمی، اشاره¬ دارد که دانستن این ویژگی¬ها لازمه¬ی اکثر پژوهش¬های باستان¬شناسی است. در فصل دوم، در قالب پیشینه¬ی مطالعات، تاریخچه¬ای از مطالعات باستان¬شناسی در منطقه¬ی شاهرود و تاریخچه¬ای از مطالعات انجام شده در دوره¬ی معروف به چشمه علی ارائه خواهد شد. در این بخش سعی شده¬است به محوطه¬هایی که این دوره¬ی فرهنگی از آنها گزارش شده در دو بخش حوزه¬ی فلات مرکزی و جنوب شرقی دریای خزر، به اختصار اشاره شود. فصل سوم که به جایگاه فرهنگ چشمه¬علی در گاهنگاری فلات مرکزی می¬پردازد، علاوه بر بیان روند تکمیل این گاهنگاری با توجه به مدل¬های گاهنگاری ارائه شده، در بخشی مجزا، به تمامی تاریخ¬های مطلق مرتبط با این دوره اشاره می¬کنیم تا جایگاه این دوره را در فلات مرکزی دقیق¬تر بررسی کنیم. در فصل چهارم تمامی محوطه¬های شناسایی شده در دشت شاهرود که سفال¬ آنها در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است (12 محوطه) به اختصار معرفی خواهند شد. در فصل پنجم، روند بررسی قطعات سفالی ذکر شده، ارائه خواهد شد. این بخش، توصیف مراحل مطالعه، از طراحی قطعات سفالی و وارد کردن آنها در جدول ویژگی¬های سفالی تا تفکیک و کدگذاری نقوش را شامل می¬شود. نتایج آماری مطالعه¬ی قطعات سفالی در فصل ششم و در هر محوطه به صورت مجزا ارائه خواهد شد. در انتهای این بخش نتایج آماری کل مجموعه با توجه به هر یک از محوطه¬ها نوشته شده است؛ در واقع، نتیجه¬گیری نهایی که فصل هفتم را به خود اختصاص داده، بر پایه¬ی اطلاعات ارائه شده در این فصل نگاشته شده است. مطالعه¬ی مجموعه¬ی ذکر شده در نهایت شباهت¬ها و تفاوت¬های محلی در ساخت سفال دوره¬ی مورد بحث را با نواحی مرکزی ایران و جنوب¬شرق دریای مازندران نشان خواهد داد و سازگاری آن را با نواحی شمالی، بیش از محوطه¬های فلات مرکزی آشکار خواهد کرد.
- Abstract
- The present thesis is built upon the certain materials collected during an archaeological survey of Bastam and Shahroud plains, conducted by Kourosh Roustaei, from Iranian Center for Archaeological Research, in early 2005. Some of the materials represent the settlements belong to the late Neolithic and Early to Middle Chalcolithic period. This time span, represented by an easy recognizable black on red ceramic assemblage, is known throughout the Iranian Central Plateau and southeast of the Caspian Sea as Cheshmeh Ali Period. The aim of the thesis is to introduce the late Neolithic and Early Chalcolithic pottery assemblages of the Shahroud region, in order to characterize the nature of materials of the region which lies between two of the major archaeological districts of Iranian Plateau, namely Central Plateau and southeast of the Caspian sea (Gorgan Plain), for better understanding of cultural interactions between the mentioned regions. The thesis has been compiled in seven chapters. The first chapter deals with geographical characteristics of the Shahroud region which consists of three sub-parts of political geography, environmental geography and climatic geography. Second chapter, presents a short history of archaeological researches in the Sharroud region and well-known Cheshme Ali period. Third chapter discusses the period of Cheshme Ali in the chronological framework of the Central Plateau. In Chapter 4, we describe 12 sites of the Shahroud region whose pottery assemblages were analyzed in this study. In the fifth chapter, the process of ceramic analysis adopted in our research has been articulated which includes several steps such as sherd drawing, registration, design analysis, codification and so on. Statistic results of sherd study are presented in the sixth chapter. Indeed, final outcome, that allocated the seventh chapter to itself, has written on the basis of the previous chapters. This study aims to show the cultural influences of mentioned regions in the ceramic assemblages of the Cheshme Ali period of the Shahroud region. It is proposed that while there are some similarities in form and technical traits with Central Plateau, Shahroud pottery assemblages are closer to the cultural traditions of southeast prehistoric settlements of the Caspian Sea, particularly during the late Neolithic and early Chalcolithic periods.