عنوان پایاننامه
بررسی و تحلیل آثار داستانی رضا امیرخانی
- رشته تحصیلی
- زبان و ادبیات فارسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 0-=86
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۳۸۹
- دانشجو
- مینا احمدی
- استاد راهنما
- منوچهر اکبری
- چکیده
- رضا امیرخانی، داستان¬نویس جوان و خوش¬ذوقی است که به سبب شیو? خاص نویسندگیش، آثارش با اقبال قابل توجهی روبه¬رو شده¬اند. وی در نویسندگی، سبک منحصر به¬فردی دارد که داستان¬هایش را از آثار دیگر داستان¬نویسان معاصر متمایز می¬کند. در این رساله، آثار داستانی این نویسنده که عبارتند از: سه رمان به نام¬های ارمیا، منِ او و بیوتن و یک داستان بلند به نام از به، از منظر نحو? کاربرد عناصر داستانی مورد بررسی قرار گرفته¬اند. به این منظور، ابتدا به تعریف داستان و عناصر داستانی و بیان تاریخچ? مختصری از رمان¬نویسی در ادبیات فارسی پرداخته شده و سپس داستان¬های امیرخانی به طور مجزا بررسی شده¬اند. پس از آن، معرفی مختصری از ادبیات اقلیمی صورت گرفته و در کنار سبک¬های جغرافیایی شناخته ¬شده¬ای مانند سبک شمال و جنوب، سبکی به نام «سبک تهران» به رضا امیرخانی نسبت داده شده است. فصلی نیز به گفتگو با نویسنده اختصاص داده شده که در آن سؤالاتی در مورد سبک و شیو? نگارش وی مطرح شده است. از آنجا که هدف اصلی این رساله، تنها بررسی عناصر داستانی و ویژگی¬های سبکی امیرخانی بوده، در پایان چند مورد از نقدهای نوشته شده بر آثار این نویسنده گردآوری شده و از نقد مفصل آثار صرف¬نظر شده است. واژگان کلیدی: رضا امیرخانی، رمان، عناصر داستانی، سبک تهران، بیوتن، ارمیا، منِ او، از به.
- Abstract
- Reza Amirkhani is a young and tasetful story writer whose special writing style has caused his works to be remarkably read. He owns a unique style in writing that makes his stories completely differet from the works of other contemporary writers. In this thesis, his stories that include three novels titled Ermia, Man-e-Ou, and Bivatan and also one long story named Az Beh, have been studied regarding the application of elements of story. To do so, firstly the definition of story and its elements and a brief history of novel writing in Persian literature have been given and then Amirkhani’s stories have been studied separately. After that, geographical literature has been briefly defined and a style named “Tehran Style” has been introduced along side with styles like “North” or “South”, with Amirkhani being its chief practitioner. A chapter has also been allocated to an interview with the writer that contains some questions asked from him about his writing style. Since the main objective of this thesis is merely studying Amirkhani’s writing style and his way of applying story elements in his works, the stories have not been criticised and only some reviews of his works done by some critics have been gathered in the last chapter. Key words: Reza Amirkhani, Novel, Story Elements, Tehran Style, Bivatan, Ermia, Man-e-Ou, Az Beh.