عنوان پایان‌نامه

بررسی تاثیر محتوای دروس مدیریت بر هوش معنوی دانشجویان مدیریت



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تاثیر محتوای دروس مدیریت بر هوش معنوی دانشجویان مدیریت" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مدیریت دولتی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 50950
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۸۹
    دانشجو
    رحمان غفاری
    استاد راهنما
    آرین قلی پور

    این تحقیق با هدف بررسی تأثیر محتوای دروس رشته های مختلف تحصیلی (نظیر گرایشات مختلف مدیریت، پزشکی، علوم پایه، فنی-مهندسی، هنر و الهیات) بر سبک های یادگیری و هوش معنوی دانشجویان انجام پذیرفت. در این تحقیق از مدل سبک های یادگیری کُلب (1985) برای سنجش سبک یادگیری دانشجویان و از پرسشنامه SQ برای سنجش میزان هوش معنوی دانشجویان استفاده شده است. مدل کُلب در بر دارنده چهار شیوه های یادگیری مفهوم سازی انتزاعی، آزمایش گری فعال، تجرب? عینی و مشاهد? تأمّلی می باشد. هر کدام از این متغیرها دارای شاخصهای مشخصی می باشند. ترجیحات یادگیری دانشجویان رشته های فنی و مهندسی و علوم انسانی با هم تفاوتی نداشته اند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین محتوای دروس مدیریت و میزان هوش معنوی دانشجویان مدیریت بوده است که در این راستا محتوای درسی را با متغیر سبک یادگیری سنجیده ایم و سپس سبک یادگیری را با میزان هوش معنوی دانشجویان در شش رشته تحصیلی مختلف بررسی کرده ایم. از این رو از دو پرسشنام? 31 سوالی برای سنجش هوش معنوی دانشجویان (با آلفای کرونباخ 98%) و پرسشنام? 12 سوالی کُلب (1985) برای تعیین سبک یادگیری دانشجویان (آلفای کرونباخ 87%) استفاده نموده ایم. پرسشنامه های مذکور به تعداد 240 نسخه حضوراً توسط محقق بین افراد نمونه (دانشجویان رشته های مختلف مذکور) توزیع شد. بعد از کنترل و بررسی مندرجات پرسشنامه های جمع آوری شده تعداد 225 پرسشنامه بدست آمد. داده های پرسشنامه های مذکور وارد محیط نرم افزار SPSS 15 شد، و بعد از اجرای عملیات پیرایش داده ها خصوصا با استفاده از آلفای کرونباخ، این داده ها جهت آزمون آماده شدند. در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که بین هوش معنوی و سبک یادگیری دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد.
    Abstract
    Abstract This research is implemented by object survey of course contents effect in academic various discipline (such as; management various orientations, medicine, basic sciences, engineering, art and theology) Tehran university students on their learning style (LS) and spiritual intelligence (SQ or SI). This study is used of Kolb's learning styles model (1985) that involve is four learning styles; Abstract Conceptualization (AC), Reflective Observation (RO), Active Experimentation (AE), Concrete Experience (CE). The object of this article is exanimate relationship between measures of SQ among academic various disciplines and its learning styles. Hence is used two questionnaires consist of 31 question for SQ evaluation (by alpha %968) and 12 questions for measurement students learning styles (by alpha %87). Our statistic sample were include 225 students. Findings of this research show that there is positive relation between courses contents and LS. Also assumption of existent a significant correlation between intelligence spiritual and individual learning style was confirmed. According to the findings from this study, significant point is that the humanities disciplines, especially management should be have assimilators style to increase power of abstract conceptualization for them learning. But contents of management lessons in a way are changing that minds of the audience conduct toward concrete experience and active experimentation. Key Words: Learning styles, Spiritual Intelligence, Spirituality, Growth of Spirituality