عنوان پایان‌نامه
وحدت قارات ثلاثه در اثبات آغاز ماه قمری
- رشته تحصیلی
- فقه و مبانی حقو ق اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2098ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 57162
- تاریخ دفاع
- ۲۶ بهمن ۱۳۸۹
- دانشجو
- سیده مهدیه فیض اصفهانی
- استاد راهنما
- حمید انصاری
- چکیده
- ماه‌های قمری و اهله‌ی آن در دایره‌ی تکالیف و عبادات موقته، نظیر روزه و زکات و حج، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از میان طرق مختلفی که برای اثبات آغاز ماه قمری ذکر می‌شود آنچه که اصل است و موضوعیت دارد رؤیت هلال است و سایر طرق معتبر موجود، نظیر بینه و گذشت سی‌روز، فی الواقع نظر به همین اصل دارد و حول محور آن می‌گردد. درباره بینه و اینکه شهادت او بر رؤیت، در چه مکانهایی قابل قبول است تعابیر گوناگونی در لسان روایات وجود دارد که مجموعاً می‌توان گفت؛ منطوق روایات مذکور نسبت به مکان برای شهادت به رؤیت، دارای اطلاق لفظی است و نتیجه‌اش آن است که رؤیت در یک نقطه از زمین برای سایر مناطق آن کفایت می‌کند. لکن کرویت زمین مانع تمسک به این اطلاق و تسرّی آن به کل زمین است و به عبارت بهتر؛ اطلاق مقامی در این زمینه وجود ندارد. فلذا ناگزیریم از تقسیم آفاق. در کتب فقهی تاکنون سه ضابطه‌ی کلی برای این تقسیم ارائه شده است؛ اشتراک افق، اشتراک شب و اشتراک زمین. دو مورد اول با اشکالات اساسی روبرو است و مورد قبول نمی‌باشد. ولی مورد سوم، هم با روایات سازگارتر است و هم با قوانین نظام تکوین. طبق این نظریه، رؤیت هلال در یک نقطه از قاره‌های آسیا و اروپا و آفریقا، فقط برای کل مناطق این سه قاره کفایت می‌کند و نه بیشتر. همچنین رؤیت در یک نقطه از قاره‌های آمریکای شمالی و جنوبی هم فقط برای کل آن دو قاره اعتبار دارد و نه بیشتر. لذا در نهایت همین نظریه‌ی اخیر را به عنوان ضابطه‌ی تقسیم آفاق در اثبات آغاز ماه قمری برمی‌گزینیم.
- Abstract
- Lunar months and their crescents have an special position in the field of the timed tasks and worships like Siyam, Zakat, Hadjdj. Among the various ways of detecting the beginning of the lunar months, the main way for the holy legislator is “Crescent Sighting”, and the other valid ways like bayyina and passing 30 days are actually based on this main way. About bayyina and the places wherein its testimony is acceptable, there are various interpretations in the sunnah, and altogether we could say that the direct meanings of the ahadith have verbal absoluteness about the location of testifying on crescent sighting. It means that the crescent sighting in a region of the earth is sufficient for the other regions, but the circularity of the earth prevents resorting to this absoluteness and transmittig it to all the earth. We could better say, there is no positional absoluteness in this matter, so there is no way except dividing the regions. Up to now there have been given three general criterions for this division in juridical books: horizons conjunction, nights conjunction and lands conjunction. The first two theories encounter fundamental faults and could not be acceptable, but the third one is more compatible with the sunnah and also the laws of nature. According to this theory the crescent sighting in a region of Asia and Europe and Africa continents will be sufficient for the other regions of them but no more. Also the crescent sighting in a region of North and South American continents is authentic for the total area of these two continents and no more. So eventually we choose this last theory as the criterion of dividing regions to detect the beginning ot the lunar months.
