عنوان پایاننامه
بررسی و نقد آراء ولفهارت پانن در باب الهیات تاریخی
- رشته تحصیلی
- فلسفه دین
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1904ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47957
- تاریخ دفاع
- ۱۵ آذر ۱۳۸۹
- دانشجو
- زینب سالاری
- استاد راهنما
- مجتبی زروانی
- چکیده
- ولفهارت پانن برگ ( - 1928) متاله آلمانی الهیات پروتستان، با تاثیر پذیری از رویکردهای مختلف الهیات جدید، تلاش نموده است رویکرد میانی در مسئله نحوه تعامل الهیات با علوم بشری مدرن اتخاذ نماید. پانن برگ در این راستا مناسبترین عامل انسجام دهنده و وحدت بخش الهیات با علوم بشری را تاریخ می داند و بدین ترتیب رسالت اصلی خود را تمرکز بر تاریخ و فلسفه تاریخ و ارتباط متقابل آن با الهیات تعریف می کند. وی در تشریح ابعاد وابستگی تاریخ و الهیات، از طرفی ماهیت، معناداری و وحدت تاریخ را در گرو قرائت دینی از تاریخ می داند و از دیگر سو توجیه حقانیت خداوند را بواسطه خصلت ضرورتا تاریخی وحی ممکن قلمداد می کند. البته تاکید پانن برگ بر مسئله تاریخ صرفا در مباحث تاریخی خلاصه نشده است و در انسان شناسی و مسیح شناسی خاص وی نیز ریشه دارد. پانن برگ در انسان شناسی مورد نظر خود معتقد است امروزه باید سخن گفتن از خدا را از انسان آغاز کنیم و بر این مبنا با پرداختن به خصایص منحصر به فرد انسان ها در قیاس با سایر موجودات سعی دارد به پرسش از خداوند منتهی شود و بدین ترتیب جستجوی خداوند را در مرکز نیازهای وجودی انسان ها جای دهد. مباحث پانن برگ در مسیح شناسی نیز تاکید بر این مسئله دارد که سخن گفتن از عیسی را باید از شخصیت تاریخی وی و با توجه به زمینه های معادشناختی یهودی حاکم بر زمان وی درک کرد. پس از بررسی شخصیت تاریخی عیسی باید مسئله الوهیت وی را با لحاظ هر دو جنبه الوهی و انسانی مورد بررسی قرار داد. آراء پانن برگ در مواضع مختلفی بویژه به جهت تاثیر پذیری از فلسفه تاریخ هگل و گرایش به نوعی جبر تاریخی و نیز خصلت انحصارا مسیحی قابل نقد و بررسی هستند.
- Abstract
- German theologian Wolfhart Panenberg influenced by various disciplines of modern theology tries to take a neutral approach regarding the interaction between theology and modern human science. Panenberg considers history as the most appropriate factor in unification and consolidation of theology and human sciences, thus he defines concentration on history, philosophy of history and the interrelation with theology as his major responsibility. Describing dimensions of history and theology dependence, he finds the nature, meaningfulness and unity of history due to religious interpretation of history and on the hand he recognizes justification of God through the inherent historical specification of revelation. Of course, Panenburg concentration on history is not limited to historical matters but also roots in his specific anthropology and Christology. But in the present research we will focus on Panenburg's historical theology.