عنوان پایان‌نامه
هرمنوتیک در مباحثه گادامر و هابرماس
- رشته تحصیلی
- فلسفه
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 49245;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 22
- تاریخ دفاع
- ۱۳ آذر ۱۳۸۹
- دانشجو
- ماندانا چگنی فراهانی
- استاد راهنما
- سیدمحمدرضا حسینی بهشتی
- چکیده
- هدف از این رساله، پرداختن به موضوعات مطرح در یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین مباحثات فلسفی معاصر میان گادامر و هابرماس، دوفیلسوف نام‌آور آلمانی، درباب یکی از رهیافت‌های پرآواز? قرن بیستم، یعنی هرمنوتیک فلسفی است. مباحثه‌ای که در سال 1976م. از سوی هابرماس آغاز شد و تا چند سال، دست‌کم برخی نوشته‌های هر دوی این متفکران را تحت تأثیر خود قرار داد. در جریان این مباحثه، برخی محورهای اساسی هرمنوتیک فلسفی از جانب هابرماس به نقد گذارده شده و گادامر نیز در پاسخ به این انتقادات، مجال آن را یافت تا ابعاد متفاوت اندیش? خود در باب «هرمنوتیک فلسفی» را بیش از پیش آشکار کند. این محورهای اساسی عبارت‌اند از: موضع هرمنوتیک فلسفی در قبال عینیت‌گرایی و مکتب تحصلی، مسأل? سنت و حجیت و همچنین تعریف و جایگاه زبان و سرانجام مسأل? همه‌شمولی یا کلیت هرمنوتیک فلسفی. این رساله در فصل‌های مختلف خود می‌کوشد با بررسی دیدگاه هرمنوتیک فلسفی درباب هریک از موضوعات فوق و سپس طرح نظرات و انتقادات هابرماس به دیدگاه‌های هرمنوتیک فلسفی و سرانجام پاسخ گادامر به این انتقادات، زوایای مختلف مباحثه‌ای را مورد بررسی قرار دهد که به دلیل تنوع موضوعات و گستردگی دامن? آن، به جز فلسفه، در رشته‌های دیگر علوم انسانی نیز مورد توجه متفکرین قرار گرفته است. در پایان با نگاهی اجمالی به نقدها و پاسخ‌های دو متفکر، بیش از هرچیز به اختلاف منظر، غایت و رهیافت دو فیلسوف، تعارض‌های موجود در مدعا و نظرات طرح شده از جانب هابرماس و همچنین تأثیرات آشکار این مواجهه بر اندیش? او اشاره شده است. اگرچه از طرح این پرسش از هرمنوتیک فلسفی نیز غفلت نشده است که حال که این نگرش مدعی است به نحوی درخور به پیوند میان نظر و عمل، توجه داشته است، شاید باید قادر باشد به پرسش‌های فراوانی درباب طریق زندگی نیک نیز پاسخ دهد؛ هرچند اساساً نحو? طرح اصیل این پرسش‌ها در هرمنوتیک فلسفی و همچنین این‌که آیا پاسخ به چنین پرسش هایی اصولاً باید در حوز? این نگرش یافت شوند یا خیر، خود موضوع پژوهش دیگری است. کلید واژه‌ها: مباحث? گادامر و هابرماس، هرمنوتیک فلسفی، مکتب تحصلی، سنت، زبانمندی، کلیت هرمنوتیک فلسفی
- Abstract
- This dissertation is a study of major themes in one of the most remarkable contemporary philosophical debates that took place between Habermas and Gadamer [-two highly distinguished thinkers of our time -] regarding one the most influential philosophical approaches of the 20th century: "the Philosophical Hermeneutics." Habermas originally initiated the debate in 1976, which was pursued by both thinkers and greatly influenced their works for some years. During the course of the debate, Habermas challenged some of the major principles of philosophical hermeneutics; whereas Gadamer, in response, took the opportunity to elaborate on some of the aspects of his distinct views and ideas on this matter.These principles included the position of philosophical hermeneutics in relation to objectivism and positivism, the issue of tradition and authority, along with the definition and role of language within philosophical hermeneutics, as well as the matter of universality of philosophical hermeneutics. This dissertation will thoroughly explore each of the topics mentioned above, from a philosophical hermeneutics point of view and then will discuss Habermas’ views and critiques regarding them, as well as Gadamer’s responses to such challenges. In doing so, this dissertation is an attemp to shed light on various aspects of such debate.between Habermas and Gadamer involving matters that expand over multiple areas drawing attention of numerous thinkers from various fields of humanities. In addition to observation of the two thinker’s challenges and responses, this thesis will mainly emphasize on the differences of their views and critical approach to the matters leading to Habermas‘ point of departure in relation to such philosophical encounters and how those have influenced his philosophy. Considering the fact that philosophical hermeneutics has notably taken to account the linkage between theory and practice, this thesis has tried not to be reluctant to raise the question of whether this particular philosophical approach assists humankind in addressing his fundamental issue: ‘’what is the pathway to prosperity and good life?” However, appropriate ways of raising such questions in philosophical hermeneutics require to be examined in a separate study, as well as the assessment of its competency in providing answers to such inquiries within this realm of thought. Keywords: Gadamer-Habermas Debate, Philosophical Hermeneutics, Positivism, Tradition, Linguisticality, Universality of Philosophical Hermeneutics.
