عنوان پایان‌نامه

اخلاق کاربردی نزد استاد مطهری



    دانشجو در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اخلاق کاربردی نزد استاد مطهری" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه و حکمت اسلامی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1864ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 46497
    تاریخ دفاع
    ۲۹ شهریور ۱۳۸۹

    آن¬گونه که از آثار و اندیشه¬های استاد شهید، مرتضی مطهری (ره) برمی¬آید اخلاق مجموعه¬ای از باید و نبایدهاست که در حوزه رفتار فردی و اجتماعی انسان مطرح می¬شود. اخلاق، ریشه در فطرت آدمی دارد و از آن¬جایی که احکام عقلی براساس حسن و قبح ذاتی افعال¬اند عقل آدمی قادر است این باید و نبایدها را تشخیص دهد. و البته ملاک کلی فعل اخلاقی، این است که با کرامت و شرافت انسانی سازگار باشد. اخلاقی شدن مبتنی بر اختیار آدمی است و اولین مرحله آن، خودشناسی است، البته اخلاقی بودن در صورتی ارزش-مند است که بر پایه خداباوری باشد و در حقیقت دین، پشتوانه اخلاق است. از آن¬جایی که روابط انسان تحت چهار حوزه (رابطه با خود، رابطه با خدا، رابطه با انسان¬های دیگر و رابطه با محیط زیست) می¬گنجد، اخلاق نیز در این حوزه¬ها وارد می¬شود.این حوزه¬های اخلاقی با هم تنیدگی و پیوستگی فراوانی دارند، و بر یکدیگر تأثیر می¬گذارند و از هم تأثیر می¬پذیرند. در حوزه رفتار با محیط زیست، اصل بر این است که عناصر هستی را دارای مرتبه¬ای از شعور و به عنوان نعمت الهی مقدس بشماریم. رابطه اخلاقی با خداوند تحت دو مقوله کلی شناخت و عبادت خداوند می¬گنجد؛ عبادت مفهوم فراخ¬دامنی است که می¬تواند تمام حرکات و سکنات آدمی را تحت پوشش خود قرار دهد و به تعبیر دیگر، آدمی می¬تواند تمامی اجزای زندگی خود را به مصداقی برای رابطه با خداوند تبدیل کند. رابطه اخلاقی انسان با خود، مهم¬ترین بخش ارتباط او را تشکیل می¬دهد و توفیق یا عدم توفیق برقراری رفتار اخلاقی در سایر حوزه¬های ارتباطی، بستگی کامل به ارتباط فرد با خویشتن دارد. آدمی در قبال افعال و اندیشه¬هایش در مورد خود مسئول است و مهم¬ترین وظیفه اخلاقی او درباره خود، شناخت خویشتن (خودشناسی) است که این امر به احساس کرامت انسانی می¬انجامد؛ احساسی که محوری¬ترین اصل در اخلاق اسلامی است. هم¬چنین خودشناسی ارتباطی تنگاتنگ با خداشناسی دارد و یافتن خود و خدا همواره لازم و ملزوم یکدیگر بوده¬اند. باید توجه داشت که آن «خود» انسان که باید شناخته شود و آن «خود» انسان که باید با او مبارزه شود، هر دو مراتب عالی و دانی یک وجودند. رابطه اخلاقی با دیگران نیز به طور کلی دارای اصولی است که در اخلاق عمومی مورد بحث قرار می¬گیرد، اصولی چون محبت و احترام و عدالت از اساسی¬ترین مؤلفه¬های رفتار اخلاقی بین شخصی¬اند. موقعیت¬های زمانی و مکانی خاص یا برخورد با افراد خاص، اصول اخلاقی ویژه خود را دارد که اخلاق خصوصی عهده-دار تبیین این بخش از اخلاق است، مهمترین مجموعه¬هایی که انسان با آنها در ارتباط است خانواده، محیط آموزشی و محیط شغلی است که مورد توجه قرار گرفته است.
    Abstract
    As far as what can be understood from Shahid Motahari’s work, Ethics is a set of “ought” and “ought not” that is being concerned in the arena of individual and social behavior of human. Ethics root in the nature of human and because they are based on the "intrinsic goodness and indeoency" human intellect is able to recognize them. And in fact, the general criterion in ethical action is that to be compatible to human dignity and gentility. Acting ethical is based on human will and its first level is self-knowing, but, of course, ethics is valuable only if based on theism and ,in fact, religion is backing ethics. Since human relation can be categorized in four areas (Intra personal behavior, extera personal behavior (relations with Allah and with the nature), Inter personal behavior), ethics enters these areas, as well. These areas are highly connected and actually interrelated, that affect each other. In the area of nature, the principle is to recognize that all nature elements have a level of perception, and to praise them as a gift by the God. The relationship toward the God can be divided into two main categories of understanding and worshiping; Worshiping is a wide concept that may include all human actions and, in the other word, people can convert all parts of their life to a part of their relation with the god. Intra personal behaviour is the main part of its kind that having a successful relation in other areas or failing in them has a complete dependence to the human relation with himself. Humankind is responsible to his actions and believes and his main ethical duty, regarding to himself, is to comprehend himself (self-knowing) that reaches to human self-esteem; a sense that is the most principal in the Islamic ethics. Moreover, self-knowing has a great relation to the theism, and finding himself and the God were always highly interrelated. Note that the “self” of human that should be comprehended and the “self” that should be always battled with, are up and down to one thing. Ethical relation with the others has also principles that have been discussed in general ethics, principles like affection, respect and justice are some of the most essential elements to interpersonal behaviour. Different situations regarding time and place require special ethical principles that private ethics is responsible to determine this part of ethics. Some of the most important groups,that human in related with, is family, educational environment and job environment that are matters of concern.