عنوان پایان‌نامه

بررسی اصول جهان بینی ناصر خسرو قبادیانی



    دانشجو در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی اصول جهان بینی ناصر خسرو قبادیانی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه و حکمت اسلامی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 1854ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 45920
    تاریخ دفاع
    ۲۷ شهریور ۱۳۸۹

    چکیده حکیم ابو معین ناصرخسرو قبادیانی ملقب و متخلص به حجت ، یکی از داعیان اسماعیلی است که پس از گرایش به این مذهب به عنوان حجت جزیره خراسان به دعوت مردم به مذهب اسماعیلی و بیعت گرفتن از آن ها با خلفای فاطمی مصر مأمور شد . وی در فلسفه و حکمت شهرت بسیاری یافت و در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد فاطمیان به نگارش دیدگاه های فلسفی و کلامی اسماعیلیه پرداخت . در این رساله سعی بر آن است تا محورهای جهان بینی ناصرخسرو مورد تبیین قرار گیرد . محورهای اصلی جهان بینی او خدا ، انسان و جهان است و به دنبال آن مباحث مربوط به نبوت ، امامت و معاد مطرح می گردد . در اندیشه او خداوند برتر از کلیه صفات مخلوقات – اعم از ثبوتیه و سلبیه – بوده و برتر از حدود فهم و درک بشری است . به همین دلیل برای آن که در امر آفرینش مشکل صدور کثیر از واحد پیش نیاید معتقد است که از فرمان و امر خدا عقل کل پدید آمد . سپس نفس کل توسط عقل از کلمه امر باری وجود یافت و از نفس کلی و به تأیید عقل ، طبیعت کل ، هیولا ، امهات و اجرام سماوی و موالید پدید آمد . صدور عقل کل از فرمان باری به طریق ابداع و صدور سایر موجودات که توسط عقل و نفس از امر به وجود آمده اند به طریق انبعاث است . لذا سرآغاز آفرینش در اندیشه او ابداع – خلق لا من شیء – است . مجموعه عالم در اندیشه او ابداعی است ؛ یعنی خداوند عالم را به یک کلمه و به صورت بالقوه در عقل کل آفرید و هر یک از این صور بالقوه به تدریج به فعلیت می رسند. در اندیشه او حق تبارک و تعالی صرفاً امر می کند و جهان به امر او موجود می شود . وی علاوه بر باری تعالی ، مبادی دیگری نیز برای جهان قائل است و آن عقل کل و نفس کل است که به منزله کارکنان حق تعالی هستند . عقل کل ، مبدَع نخست و علت العلل بوده و موصوف به صفات است . در واقع ناصرخسرو کلیه صفات را برای عقل کل اثبات می کند . نفس کل نیز در مرتبه پایین تر از عقل کل ، صانع عالم جسم است . غرض صانع از آفرینش عالم ، پدید آمدن انسانی است که همه افاضات عقل کل را به تمامی بپذیرد و بر تمامی خلق مسلط شود و وقتی چنین شخصی پدید آمد بساط عالم برچیده شده و قیامت برپا می شود و هر انسانی بر حسب اعمال خود ، مستحق ثواب یا عقاب می شود . البته این ثواب و عقاب در اندیشه او علمی است نه حسی ؛ زیرا در اندیشه او بازگشت نفس در قیامت به بدن دنیوی مستلزم تناسخ است .در نتیجه او منکر معاد جسمانی است و به همین دلیل متعلق ثواب و عقاب در اندیشه او نفس است . عقل جزئیه انسانی در اندیشه او پیامبر بالقوه (پیامبر درون) است که به یاری پیامبر بالفعل – که وی از آن به ناطق تعبیر می کند – به فعلیت می رسد . ناطق در هر عصری به تشریح و حفظ ظاهر شریعت می پردازد و وصی او به تأویل ظاهر شریعت می پردازد و امام پس از ناطق و وصی ، حافظ ظاهر و باطن شریعت است و به همین دلیل است که مرتبه امام در اندیشه او برتر از ناطق و وصی است . کلید واژه ها : خدا ، امر ، ابداع ، عقل کل ، نفس کل ، ناصرخسرو ، اسماعیلیه .
    Abstract
    Abstract: Hakim Abomoein Naser Khosro Ghobadiani known as Hojat claims to be descendent of Esmaili, who after converting to this religion was assigned as Hojat of Khorasan Island upon peoples' request, and was assigned to attract their help with Fatemi Khalifs. He got eminent reputation in philosophy and wisdom, and authored the philosophical and theological viewpoints of the Esmaeilieh, in order to promote objectives and goals of Fatmieh. In this thesis we are trying to explain the bases of Naser Khosrow's view of the world. The main bases of his view of world are God, man and the universe. Following these, topics related to imamate, prophecy and resurrection were proposed. In his thought God is above all characteristics of creatures- positive and negative- and is far beyond the understanding of human. For this reason universal intelligence was created by order of God, in order to prevent from problems in the creature. Then universal soul came to existence by universal intelligence and from universal soul were created universal nature, matter , four elementary qualities and celestial bodies. The universal intelligence is issued through the God's command via innovation (original creation ) and creation of other living beings which have been created by universal intelligence and soul is through excitement . Therefore the beginning of creation is creativity in his thought. The entire world in his view is creative. This means that God created the world in a word potentially in the universal intelligence and each of these potential forms will gradually actuall. In his thought only the Almighty God commands and the world exists based on his order. In addition to Almighty he has other origins for the world, that is the universal intelligence and the universal soul, which are like the God's employees. Universal intelligence is the first created and the cause of causes, and bears the God's qualities. In fact Naser Khosrow proves all qualities for the universal