عنوان پایان‌نامه

ارزیابی مالی کار آمدی برنامه های مشوق به منظور بهبود مدیریت عرفی جنگل



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ارزیابی مالی کار آمدی برنامه های مشوق به منظور بهبود مدیریت عرفی جنگل" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 4415;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 48880
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۸۹

    جنگلهای زاگرس از نظر سطح بزرگترین وسعت را نسبت به سایر مناطق جنگلی کشور دارا می‌باشند و از نظر درصد سطح جنگل به مساحت منطقه بعد از شمال ایران در درجه دوم اهمیت قرار دارند. مدیریت عرفی جنگل یا جنگلداری سنتی در زاگرس شمالی قدمت زیادی دارد و در طول این زمان تا حد زیادی توانسته نیازهای مردم محلی را برآورده سازد. نبود منبع درآمد و کار مناسب، فقدان عرصه های تولیدی و اقتصادی، ساکنین را در عقب ماندگی خاصی نگهداشته است، و باعث شده که امرار معاش و گذران زندگی مردم به میزان زیادی وابسته به جنگل باشد. این وابستگی و مدیریت عرفی جنگل باعث تعارض مردم و سازمان جنگلها به عنوان متولی حفاظت و بهره برداری از این جنگل ها شده است. با این حال مدیریت دوگانه و گاها با اهداف متضاد نمی تواند مانع تخریب این جنگل ها شود بلکه بر نرخ تخریب خواهد افزود. در این چهارچوب طراحی و ارزیابی برنامه های مشوق می تواند با لحاظ منافع مردم و دولت، راه حلی جهت مدیریت بهتر جنگل ها می باشد. این مطالعه با این هدف در بخش شمالی حوزه رویشی زاگرس در 3 روستای جنگلی (کوچر ، بلکه و کنده سوره) در شهر آرمرده انجام گرفته است که جزء شهرستان بانه، استان کردستان می‌باشد. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش جهت شناسایی منافع مردم در ارتباط با جنگل و کمی سازی آنها مبتنی بر روش های کمی و کیفی است. در این مطالعه از اطلاعات و مستندات موجود، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش 276 خانوار در سه روستای مورد مطالعه هستند و داده های 76 پرسشنامه که توسط سرپرست خانوار تکمیل شده بود در تحلیل های کمی مورد استفاده قرار گرفت. انتخاب نمونه ها در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده (SRS) صورت گرفت. برای طراحی برنامه‌های مشوق جهت مورد توجه قرار دادن تعاملات افراد با محیط مورد مطالعه از روش DPSIR استفاده شد و با یک نگاه سیستمی به محیط مورد پژوهش، عوامل پیش‌ران، عوامل فشار، شرایط موجود، اثرات و پاسخ‌ها (راه‌کار‌ها) در منطقه مشخص شدند. جهت استخراج بهترین پاسخ‌ها به منظور ارائه راه‌کار‌ها (برنامه‌های مشوق) برای هر روستا و همچنین اولویت دهی به برنامه های مشوق از تحلیل SWOT استفاده شد. تحلیل آماری روابط جنگل و مردم نشان از معنی دار بودن اختلاف در متغیرهای تعداد دام و میزان گلازنی در سه روستا بوده و همچنین تحلیل اقتصادی روابط جنگل و مردم نشان از آن دارد که خانوارهای روستایی در منطقه مورد مطالعه مبنای معیشت خود را بر دو فعالیت اصلی دامداری و کشاورزی بنا نهاده اند و دامداری بیشترین اتکا را به جنگل دارد. نتایج تحلیل آماری روابط مردم و دولت نشان می دهد که افرادی که شغل اصلی خود را دامداری اعلام کرده اند دارای بیشترین میزان تعارض با دولت هستند و بعد از آن افرادی که شغل اصلی خود را جنگلداری اعلام کرده‌اند قرار دارند. در نهایت راه حلهای ارائه شده با استفاده از تحلیل های DPSIRو SWOT ، از نظر مالی ارزیابی و برنامه های مشوق با منافع مثبت برای مردم چون تامین علوفه یارانه‌ای و تامین کامل انرژی مورد نیاز روستاییان به منظور تعدیل روابط مردم و دولت و جنگل معرفی شدند. در مرحله بعد جهت ارزیابی مالی برنامه‌های مشوق برای هر روستا، محصولات برداشتی و یا منافع مردم از جنگل ارزش‌گذاری گردید.
    Abstract
    Zagros mountain forests are the largest forest area in Iran. Forest traditional management in northern Zagros is quite ancient and has been able to meet the needs of local people. Lack of productive and arable lands and consequently, unemployment and poverty have made people to overexploit the nature specially forest lands. Severe intervention of people in traditional forest management creates some conflicts between people and forest management organizations. To investigate the Forestry Incentive Programs in the northern Zagros Forests this study was performed in three forest village (Kochar and mirhesam, Belakeh, Kandesoureh) in Armardeh, Baneh, Kurdestan province. There is an urgent need for responsible management of these forest areas. To reach the sustainable resource management including, forest resources conservation and improvement of natural resources based livelihoods of the communities, applying a set of Forestry Incentives Programs which consider the important functions of forests are desirable. Qualitative and quantitative methods were used to collect data. These methods comprise the use of information and documents, observations, interviews and questionnaires. In this research 276 households in three villages were studied and 76 questionnaires were completed by household’s holder in the quantitative analysis. Sampling was performed using simple random sampling (SRS). Numbers of livestock and pruning in aforementioned three villages showed significant differences. Economic analyses of forest and communities relations show that livelihood of rural households in the study area is based on two main activities (traditional animal husbandry and agriculture) and furthermore, it shows that animal husbandry has the most dependency on forests. Results show that people with the profession of animal husbandry have the most conflicts with government and the exploiters of forest byproducts were the second group in this respect. DPSIR analysis was used to design Incentive Programs to encourage local people to get along with sustainable management of forests through a systematic approach in the study area to determine Driving forces, Pressure, State, Impacts and Response (solutions). And also SWOT analysis was used to extract the best solutions to offer (Incentive Programs) to each village. Finally, evaluation of financial Incentive Programs for each village and valuation of forest products and people interests in forest was taken into consideration to adjust people relations with Forests.