عنوان پایاننامه
تدوین ارائه راهکارهایی در راستای نیل به ساختار فضایی پایدار با رویکرد رشد هوشمند، نمونه موردی: شهر بجنورد
- رشته تحصیلی
- شهرسازی برنامه ریزی شهری و منطقه ای
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 8271;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 45215
- تاریخ دفاع
- ۱۲ خرداد ۱۳۸۹
- دانشجو
- بنفشه یادگارزاده
- استاد راهنما
- فرشاد نوریان
- چکیده
- توسعه شهری و شیوه حیات شهرها به عنوان عمده ترین پهنه های سکونتگاهی از تأثیر گذارترین عوامل بر کیفیت زندگی شهروندان محسوب می شوند. برخورداری از ساختار و پیکره ای منسجم و انتظام یافته یکی از اصول بنیادین در حفظ مطلوبیت سکونت و فعالیت در پهنه های شهری است و از این طریق نقش مهمی در تعیین کیفیت حیات شهرها ایفا می نماید. برخورداری از چنین ساختاری می تواند بر عملکرد تمامی مولفه ها و عناصر شهری اثر گذاشته و آن ها را در راستای خلق کلیتی پویا، هماهنگ نماید. هدف از این تحقیق نیز معرفی راهکارهایی در راستای دستیابی به ساختار فضایی پایدار است تا از این طریق بتوان بستری مناسب برای دستیابی به شهری پایدار دست یافت. بر این اساس مطالعات در راستای یافتن راهکارهایی برای برقراری ارتباطی سازنده میان عناصر ساختاری شهر با اصول توسعه شهری پایدار به عنوان راه حلی برای کاهش پیامدهای نامطلوب اشکال رایج توسعه، جهت یافته اند. در این تحقیق از روش قیاسی و تجربی برای بررسی نمونه موردی و دستیابی به نتایج مورد انتظار استفاده شده است. با توجه به گستردگی و پیچیدگی موضوع، از میان اشکال مختلفی که برای شهر پایدار و توسعه شهری پایدار ارائه شده است، رویکرد رشد هوشمند به عنوان مناسب ترین راهکار برای پایدار ساختن ساختار فضایی انتخاب شده است. بر اساس بررسی تجارب جهانی، بررسی نظریه ها و آرا اندیشمندان و بیانیه های جهانی، اصول و مولفه های اصلی رشد هوشمند شناسایی شده و اصول ارائه شده در این رویکرد به عنوان معیارهای پایداری ساختار فضایی، مبنای بررسی وضعیت ساختار فضایی و شناسایی مشکلات و نواقص آن قرار گرفته است. در این تحقیق با استفاده از بررسی تطبیقی اصول رشد هوشمند و عناصر اصلی ساختار فضایی، اصول مشخصی از رشد هوشمند که در ارتباط با ساختار فضایی قرار دارند به عنوان اصول پایداری ساختار فضایی در رویکرد رشد هوشمند استخراج شده است. این اصول به عنوان مبنایی برای قیاس پایداری ساختار فضایی در نمونه موردی (شهر بجنورد) و بررسی میزان تطابق وضعیت ساختار فضایی در وضع موجود و وضعیت در نظر گرفته شده برای توسعه آتی آن قرار گرفته است. با توجه به مقایسه تطبیقی عناصر اصلی ساختار فضایی، مداخله در الگوی تردد در شبکه راه ها و تجدید نظام ارتباطی، الگوی رشد و توسعه پهنه های سکونتگاهی و فعالیتی، الگوی فعالیت مراکز شهری و نظام استقرار آن
- Abstract
- urban development and it`s consequences is one of the most impressive elements in the urban settlements. Spatial structure as a main skeleton of a city corresponding to urban components to achieve a coherent system has important role in shaping cities. The importance and the role of spatial structure in increasing the quality of growth and development in cities point to the need for application of sustainable urban development. The objective of this thesis is to define strategies which lead to obtain a sustainable city. Therefore, in order to reduce undesirable development, it is proposed here to develop a relationship between spatial elements and sustainability principles. The method used here is inferential and experimental. Among many achievable approaches, smart growth is applied toward linking city's structure with issues of sustainability. Literature review including a review of theories as well as similar experience in other cities has provided us with a theoritical framework. based on such framework, parameters which act as criteria for a sustainable spatial structure are obtained. Next, the parameters are used in the city of bojnord (in north-west of Iran). A survey of the city is conducted and the data are analysed. Rood network, residential zones, and activity centers and their physical positioning within the city's spatial structure are identified as platforms for intervention. Using these platforms along with the criteria led to developing strategies toward sustainable spatial structure. The strategies include developing stronger relationships between main elements of spatial structure, optimum use of internal development opportunities and increasing the walkability option within all models of transportation.